قانون کار

مقررات قانون کار و کارگران

دو برابر شدن نرخ سبد معیشت از ابتدای سال و انفعال نمایندگان

۵۶۴ بازديد
دو برابر شدن نرخ سبد معیشت از ابتدای سال و انفعال نمایندگان
گروه اقتصادی: کارگران چندان چشم امیدی به مجلس‌نشینان ندارند؛ نمایندگانی که با شعار حمایت از محرومان اجتماع به سر کار آمدند، در چند ماه گذشته کوچکترین قدمی برای رفع محرومیت و ناتوانی معیشتی مردم برنداشتند. اگر آنها می‌خواهند حسن نیت خود را ثابت کنند باید از دولت بخواهند طلب انبوه خود را به سازمان بپردازد.به گزارش ایلنا، بیش از سه هفته از ارسال نامه اعضای کارگری شورایعالی کار برای برگزاری جلسه ترمیم مزد گذشته است؛ در این میان، معیشت کارگران - هم کارگران شاغل و هم کارگران بازنشسته- به پایین‌ترین سطح ممکن رسیده است؛ دولت نه تنها اهتمامی برای ترمیم مزد و مستمری نشان نمی‌دهد بلکه هیچ اراده‌ای برای پرداخت مطالبات سازمان تامین اجتماعی نیز ندارد؛ این در حالیست که امسال ۲۸ هزار میلیارد تومان از خزانه دولت، صرف همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری شده است.

خواسته‌های کارگران شاغل و بازنشسته
در این شرایط، کارگران بازنشسته که فقط ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان حقوق ماهانه دارند، از اجرای همسان‌سازی با این شکل و شمایل فعلی، خرسند نیستند؛ کارگران شاغل نیز خواستار ترمیم مزد و مستمری در اسرع وقت هستند؛ نمایندگان کارگری می‌گویند هم رئیس سازمان بازرسی کشور، وعده داده بود که مزد در نیمه دوم سال ترمیم می‌شود و هم در بخشنامه مزدی ۹۹، بندی وجود دارد که امکان می‌دهد مزد در میانه سال ترمیم شود.
در این بین، نکته قابل توجه دیگری نیز وجود دارد؛ نمایندگان کارگری شورایعالی کار، بخشنامه مزدی ۹۹ را امضا نکرده‌اند؛ بنابراین همانطور که علی خدایی (عضو کارگری این شورا) می‌گوید: همچنان مزد و مستمری ۹۹ برخلاف خواست و نظر کارگران است و برای جلب رضایت کارگران و نمایندگان آنها بایستی مزد به سرعت ترمیم شود.

اهمال نمایندگان مجلس
حال سوال اینجاست که چرا مجلس، دولت را به اجرای تعهدات خود در قبال طبقه کارگر الزام نمی‌کند؟! دولت براساس الزامات ماده ۴۱ قانون کار موظف است مزد را براساس نرخ تورم و سبد معیشت تعیین کند؛ از آن گذشته، وقتی اعضای کارگری درخواست برای برگزاری «جلسه فوق العاده» داده‌اند، باید این جلسه حداکثر ظرف دو هفته برگزار شود؛ اکنون سه هفته از ارسال نامه گذشته و خبری از جلسه نیست! از سوی دیگر، دولتی که ۲۸ هزار میلیارد تومان از خزانه دولت به صندوق‌های کشوری و لشگری می‌دهد تا مستمری بازنشستگان این صندوق  - بخوانید کارمندان سابق خود دولت - ترمیم شود، چرا اهتمامی برای پرداخت بخشی (فقط بخشی) از بدهی‌های انبوه خود به سازمان تامین اجتماعی ندارد؛ بدهی‌هایی که بر اساس محاسبات تمام کارشناسان امر، امروز از مرز ۳۱۰ هزار تومان فراتر رفته است و جالب اینجاست که علی بابایی (رئیس فراکسیون کارگری مجلس یازدهم) در این رابطه می‌گوید: «دولت توان پرداخت بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی را دارد اما زیر بار نمی‌رود! چون اصولاً چندان اعتقادی به مقوله‌ی «تامین اجتماعی» و سازمان مربوطه ندارد.»او تاکید دارد که رفتار دولت در قبل سازمان و بیمه‌شدگان آن کاملاً «غیرقانونی» است؛ چراکه به تعهدات خود هیچ زمان عمل نکرده است.اینها در حالیست که فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها) معتقد است نه دولت و نه مجلس هیچ کدام اهمیتی به مساله معیشت طبقه کارگر نمی‌دهند چراکه اگر مجلس واقعاً اعتقاد داشت که دولت در حق بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی اجحاف روا داشته است، لااقل در ارتباط با مقوله‌ی همسا‌ن‌سازی حقوق بازنشستگان سازمان یا چگونگی رد دیون به سازمان، دولت را طرف سوال قرار می‌داد و می‌پرسید چرا مطالبات سازمان پرداخت نمی‌شود؛ چرا دولتی که از خزانه، هزینه همسان‌سازی حقوق سایر بازنشستگان را پرداخت می‌کند، به تامین اجتماعی اعتبار کافی نمی‌دهد تا مستمری بگیرانِ کم درآمد و فرودست آن، تا این اندازه در مضیقه نباشند؟!

به گفته او، نمایندگان مجلس و اعضای کمسیون اجتماعی، فقط حرف می‌زنند و شعار می‌دهند وگرنه در عمل در چندماه گذشته که بر سر کار آمده‌اند، هیچ کاری برای بهبود معیشت کارگران صورت نداده‌اند!توفیقی به دو محور اساسی اشاره می‌کند؛ محورهایی که «می‌توانست» توسط نمایندگان یازدهم، دولت را زیر فشار قرار دهد: «اول- مساله ترمیم مزد و مستمری کارگران است که هم رئیس سازمان بازرسی کشور وعده داده و هم در بخشنامه مزدی، امکان آن تعریف شده؛ مجلس اگر در قبال کارگران صداقت داشت، از دولت می‌خواست وقتی نمایندگان کارگری بخشنامه مزدی را امضا نکرده‌اند، لااقل جلسه شورایعالی کار را برگزار کنند تا ترمیم مزد مطابق رای و خواسته کارگران  - که اتفاقاً تمامی منطبق بر قانون است - اجرایی شود. مساله دوم، به رویکرد خلاف قانون دولت در قبال تامین اجتماعی بازمی‌گردد؛ رئیس فراکسیون کارگری اگر واقعاً اعتقاد دارد دولت توان پرداخت بدهی‌های خود به سازمان را دارد اما زیر بار نمی‌رود، پس با ابزارهای در اختیار خود به عنوان ناظران اجرای قانون، دولت را مجبور به پرداخت این بدهی نماید؛ نمایندگان مجلس حتی می‌توانند از ابزارها و قابلیت‌های قوه قضاییه در راستای اجرای قانون و احقاق حقوق مردم مدد بگیرند.»

ناامیدی کارگران
در حال حاضر، کارگران تقریباً نسبت به مقوله‌ی «ترمیم دستمزد» ناامید شده‌اند؛ اگر قرار بود براساس گفته‌های رئیس سازمان بازرسی کشور، مزد در مهرماه ترمیم شود، باید تا الان چند جلسه مذاکرات مزدی برگزار می‌شد؛ حتی اگر به درخواست‌های اعضای کارگری توجه می‌کردند، باید تا امروز جلسه سه جانبه را برقرار می‌کردند؛ بازنشستگان نیز به ترمیم فرمول‌های همسان سازی، امید چندانی ندارند؛ کما اینکه در نوزدهم آبان ماه، خلاف تمام وعده و وعیدهای قبلی، مدیرعامل سازمان ادعا کرد که نمایندگان بازنشستگان و اعضای برجسته کانون‌ها بعد از برگزاری چند جلسه، به همان فرمول‌های مردادماه برای همسان‌سازی رضایت داده‌اند و به دنبال تجدیدنظر یا ترمیم نیستند!

ناکارآمدی طرحِ کالابرگ الکترونیک
در این شرایط، تنها طرحِ در دست اجرای مجلسی‌ها برای تسکینِ بحران معیشت، همان طرح یارانه غذا یا تامین کالاهای اساسی توسط کالابرگ الکترونیک است که فعالان کارگری و بازنشستگان، آن را کارآمد و مفید و البته چاره ساز نمی‌دانند.علی اکبر عیوضی (عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران) در این رابطه به ایلنا می‌گوید: واقعاً جای تاسف دارد که بعد از گذشت چهل سال، دوباره سراغ کوپن رفته‌اند و قصد دارند با کوپن، برای مردم، گوشت و برنج و تخم مرغ فراهم کنند! نمایندگان اگر واقعاً به معیشت کارگران توجهی داشتند، قبل از هرچیز دیگر، دولت را مجبور می‌کردند بدهی خود را به سازمان بدهد نه اینکه بخواهند باز نظام کوپنی کردن کالاها را راه بیندازند و مردم را معطل کنند! خودشان قبول دارند معیشت مردم آنقدر بد شده که یک مزدبگیر با درآمد ماهانه خود نمی‌تواند مواد غذایی خریداری کند و نیاز به کوپن و یارانه برای خرید غذا دارد؛ قبول دارند اما کاری نمی‌کنند!فرامرز توفیقی نیز با تاکید بر اینکه سبد معاش ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومانی اسفند سال قبل که بسیار حداقلی محاسبه شده بود، امروز حداقل دو برابر شده و به بیش از ۸ میلیون تومان رسیده؛ اضافه می‌کند: یک نماینده مجلس مدعی است دولت پول دارد اما به سازمان نمی‌دهد؛ دیگری ادعا می‌کند قرار است برای مزد ۱۴۰۰ فرمول‌های جدیدی اختراع کنند و در دستور کار قرار دهند؛ هیچ کدام نمی‌گویند چرا «قانون» اجرا نشده و چرا دولت زیر بار اجرای قانون نمی‌رود؛ در شرایطی که مزد حتی یک سوم هزینه‌های زندگی را تامین نمی‌کند، می‌خواهند اعتبار پیدا کنند و به بخشی از مردم  - فقط به بخشی از مردم - کوپن غذا بدهند! آیا نمایندگان نمی‌دانند که به دلیل تورم افسارگسیخته در ماه‌های اخیر، ثروت و سرمایه‌ی سرمایه‌داران و صاحبان املاک، چندین برابر شده و در عوض، کارگران روز به روز بیشتر دچار بحران و ناتوانی معیشتی شده‌اند؟! واقعاً آیا نمی‌دانند باید کاری کرد؟!با این حساب باید گفت کارگران چندان چشم امیدی به مجلس‌نشینان ندارند؛ نمایندگانی که با شعار حمایت از محرومان اجتماع به سر کار آمدند، در چند ماه گذشته کوچکترین قدمی برای رفع محرومیت و ناتوانی معیشتی مردم برنداشتند؛ حالا هم اگر واقعاً می‌خواهند حسن نیت خود را ثابت کنند فقط یک راه وجود دارد: به دولت بگویند زودتر طلب انبوه سازمان را بپرداز و جلسه سه‌جانبه را برگزار کن تا مزد و مستمری به اندازه تورم سرسام آور، زیاد شود!
منبع: بهار

حقوق کارگران ۲/۸ میلیون ، هزینه معیشت ۸ میلیون ؛ کارگران در انتظار ترمیم مزد

۵۶۲ بازديد

 

کارگران معتقدند با حقوق ۲/۸ میلیونی نمی توانند از پس هزینه های معیشت که ۸ میلیون تومان اعلام شده است بر بیایند.

به گزارش کاماپرس، ترمیم مزد دغدغه اصلی کارگران است. حدود سه هفته پیش نمایندگان کارگری به دلیل تورم ۴۱ درصدی و تاثیر آن در معیشت کارگران، درخواست افزایش حقوق را به شورای عالی کار ارسال کردند،‌اما هنوز هیچ خبری در این باره نشده است.

کارگران شاغل و بازنشستگان تامین اجتماعی معتقدند با ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان حقوق ماهانه ای که می گیرند نمی توانند از پس هزینه های سنگین زندگی بر بیایند.کارگران شاغل خواستار ترمیم مزد هستند و بازنشستگان خواستار اجرای همسان سازی عادلانه.

به گزارش ایلنا نمایندگان کارگری می‌گویند هم رئیس سازمان بازرسی کشور، وعده داده بود که مزد در نیمه دوم سال ترمیم می‌شود و هم در بخشنامه مزدی ۹۹، بندی وجود دارد که امکان می‌دهد مزد در میانه سال ترمیم شود.

اخبار مهم مرتبط را بخوانید

  • افزایش حقوق کارگران با یک مانع مهم مواجه است
  • درخواست افزایش حقوق کارگران به شورای عالی کار رفت
  • تقاضا از شورای عالی کار برای بازنگری در حقوق کارگران

اما نمایندگان کارگری شورایعالی کار، بخشنامه مزدی ۹۹ را امضا نکرده‌اند؛ بنابراین همانطور که علی خدایی (عضو کارگری این شورا) می‌گوید: همچنان مزد و مستمری ۹۹ برخلاف خواست و نظر کارگران است و برای جلب رضایت کارگران و نمایندگان آنها بایستی مزد به سرعت ترمیم شود.

چرا مجلس ورود نمی کند

دولت براساس الزامات ماده ۴۱ قانون کار موظف است مزد را براساس نرخ تورم و سبد معیشت تعیین کند. همچنین دولت ۲۸ هزار میلیارد تومان از خزانه دولت به صندوق‌های کشوری و لشگری می‌دهد تا مستمری بازنشستگان این صندوق ترمیم پس چرا اهتمامی برای پرداخت بخشی از بدهی‌های انبوه خود به سازمان تامین اجتماعی ندارد.

علی بابایی رئیس فراکسیون کارگری مجلس یازدهم در این باره می گوید:دولت توان پرداخت بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی را دارد اما زیر بار نمی‌رود! چون اصولاً چندان اعتقادی به مقوله‌ی تامین اجتماعی و سازمان مربوطه ندارد. رفتار دولت در قبل سازمان و بیمه‌شدگان آن کاملاً غیرقانونی است؛ چراکه به تعهدات خود هیچ زمان عمل نکرده است.

ترمیم مزد و نا امیدی کارگران

با این حال کارگران تقریباً نسبت به مقوله‌ی ترمیم دستمزد ناامید هستند، چون اگر قرار بود براساس گفته‌های رئیس سازمان بازرسی کشور، مزد در مهرماه ترمیم شود، باید تا الان چند جلسه مذاکرات مزدی برگزار می‌شد.

حتی اگر به درخواست‌های اعضای کارگری توجه می‌کردند، باید تا امروز جلسه سه جانبه را برقرار می‌کردند؛ بازنشستگان نیز به ترمیم فرمول‌های همسان سازی، امید چندانی ندارند؛ کما اینکه در نوزدهم آبان ماه، خلاف تمام وعده و وعیدهای قبلی، مدیرعامل سازمان ادعا کرد که نمایندگان بازنشستگان و اعضای برجسته کانون‌ها بعد از برگزاری چند جلسه، به همان فرمول‌های مردادماه برای همسان‌سازی رضایت داده‌اند و به دنبال تجدیدنظر یا ترمیم نیستند.

منبع:کاماپرس

آخرین تصمیمات دولت درباره مزد ۱۴۰۰

۵۶۶ بازديد

 

آخرین تصمیمات دولت درباره مزد ۱۴۰۰ از زبان حاتم شاکرمی
معاون روابط کار و جبران خدمات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: شورای عالی کار کماکان مرجع تعیین دستمزد کارگران است و برای مزد سال آینده هم مورد متفاوتی را در تصمیم‌گیری لحاظ نخواهد کرد.
به گزارش کارگر نیوز، تعیین دستمزد همواره یکی از پرچالش‌ترین مباحث حقوقی است چراکه مخالفانش با وجود پذیرش مقطعی آن، از مخالفت خود دست نمی‌کشند و با ارائه تفاسیر مختلف، سعی در تضعیف جایگاه حقوقی‌اش دارند. با توجه به نزدیک شدن به روزهای پایان سال که معنایی جزء آغاز ماراتن تعیین حداقل دستمزد ندارد، بار دیگر این مقوله اجتماعی-اقتصادی زیر ذره‌بین رفته است. پیش کشیدن بحث‌های مختلف در مورد چرایی وضع حداقل دستمزد جای خود را به مقولاتی داده‌اند که از متن قانون کار جوشیده‌اند اما برای تصعیف حمایت‌های مندرج در همین قانون به کار گرفته می‌شوند! برای نمونه می‌توان به مزد منطقه‌ای و مزد صنایع اشاره کرد. اینکه با این وضع چه بر سر حداقل دستمزد ۱۴۰۰ می‌آید از همین حالا به محل نگرانی تبدیل شده است. در گفتگو با حاتم شاکرمی (معاون روابط کار و جبران خدمات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و دبیر شورای عالی کار) مقوله‌هایی که می‌توانند دستمزد ۱۴۰۰ را تحت تاثیر قرار دهند را به بحث گذاشتیم. او البته از حواشی مزد ۹۹ هم نمی‌گذرد و به مرور آن‌ها می‌پردازد.

اخیرا بحث مزد منطقه‌ای و مزد صنایع پررنگ‌تر از سال‌های گذشته مطرح شده است و جلسه‌ای هم به دعوت معاونت روابط کار برگزار شده و حتی عنوان شده این دو مقوله در جلسات شورای عالی کار بررسی می‌شوند. منتقدان این روش‌ها می‌گویند که نمی‌توان با مستثنی کردن کارگران از شمول ماده ۴۱ قانون کار برای حداقل دستمزد تصمیم‌گیری کرد؛ چراکه حداقل دستمزد، اساس حمایت‌ها مندرج در قانون کار است و نمی‌توان این قانون را بدون آن تصور کرد. سابقه مطرح شدن این بحث به چه زمانی برمی‌گردد و شورای عالی کار چه برنامه‌ای دارد؟

در رابطه با بحث دستمزد و مزد منطقه‌ای حدود دو سالی است که بخشی از کارفرمایان طرح موضوع کرده‌اند و باتوجه به ظرفیت‌هایی که در ماده ۴۱ قانون کار دیده شده است، خواسته‌اند که این روش‌ها هم به جریان بیفتند اما نگرش متفاوتی وجود دارد. به این معنی که نگرشی که دوستان دارند با نگرشی که در ظرفیت‌های قانون کار وجود دارد، متفاوت است. نگاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این است که با وجود اینکه این ظرفیت در قانون پیش‌بینی شده است؛ طبق متن ماده ۴۱ قانون کار به تامین حداقل معیشت یک خانوار، مشروط است. مزد به هر شکلی که تعیین شود تابع نرخ تورم و هزینه‌های زندگی است و حتما در تعیین دستمزد این دو معیار باید لحاظ شوند. بنابراین با وجود اینکه قانون می‌گوید که می‌توانید مزد را بر اساس مناطق و صنایع تعیین کنید اما این کاملا مشروط به تامین حداقل معیشت یک خانوار ۳.۳ نفری است.

مشخصا چه کسانی درخواست تعیین مزد منطقه‌ای و مزد صنایع را دارند؟

دوستانی در اصفهان خواستار تعیین مزد به صورت منطقه‌ای هستند و در مجلس قبل هم تعدادی از نمایندگان این تفکر را دنبال می‌کردند. اعتقاد آقایان بر این است که با استفاده از این ظرفیت، حداقل مزد را در بخشی از مناطق بویژه در روستاها حذف شود. یعنی حداقل مزد برای روستاها لحاظ نشود اما ما در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با آن‌ها تفاوت نگرش داریم و تاکیدمان بر اجرای ماده ۴۱ است. من در جلساتی که با این آقایان داشتم به صراحت به آن‌ها گفتم که نگاهی که شما به مزد دارید با نگاه حاکم بر قانون متفاوت است.

من به آن‌ها یادآور شدم که شما به دنبال معافیت بخشی از جامعه از شمول حداقل دستمزد هستید در صورتی که ما می‌گوییم حداقل مزد باید در تمام بخش‌ها لحاظ شود و اگر بخواهیم که مزد منطقه‌ای و مزد صنایع را لحاظ کنیم حتما باید قانون را در نظر بگیریم.

اواخر سال گذشته، این موضوع در «شورای عالی کار» محل بحث و بررسی قرار گرفت و تصمیم گرفتیم که یک کار پژوهشی در این زمینه با مشارکت شرکای اجتماعی دولت و موسسات پژوهشی انجام شود. هدف بررسی موضوع این بود که در شرایط اقتصادی کنونی مزد منطقه‌ای قابلیت تحقق و اجرا را دارد یا نه. در این باب با «موسسه عالی پژوهش‌های تامین اجتماعی» وارد همکاری شدیم و قرار شد که یک کار تحقیقاتی در سطح ملی به اجرا درآید اما مشروط به اینکه از ظرفیت‌های تمام صاحب‌نظران استفاده شود. اینکه مزد منطقه‌ای و مزد صنایع قابلیت اجرا را دارد به نتایج تحقیقاتی که انجام می‌شود، بستگی دارد. لذا ما با اجرای قانون مخالفتی نداریم اما من به عنوان معاون روابط کار و جبران خدمت وزارت کار و دبیر شورای عالی کار، به این اعتقادی ندارم که با حذف حداقل مزد، در مناطق و صنایع، مزد را تعیین کنیم. اعتقاد من بر این است که اگر می‌خواهیم مزد متفاوت برای صنایع متفاوت و برای نقطه جغرافیای متعدد تعیین کنیم باید حداقل‌های به رسمیت شناخته شده در قانون کار را پوشش دهد.

با توجه به اینکه در دی ماه به سر می‌بریم و شورای عالی کار هم باید سریعتر تکلیف افزایش حداقل دستمزد سال ۱۴۰۰ را روشن کند، آیا می‌خواهید تعیین مزد را با پیش شرط بررسی مزد منطقه‌ای و مزد صنایع همراه کنید یا اینکه با توجه به فوریت تعیین دستمزد چنین برنامه‌ای ندارید؟

بررسی و تحقیقاتی که به جریان افتاده‌اند، هیچ تغییری را در ساز و کار تعیین حداقل مزد سال آینده ایجاد نخواهد کرد و مزد سال آینده هم طبق سال‌های گذشته و با سازو کار پیش‌بینی شده در قانون کار تعیین می‌شود. در حال حاضر منتظر تعیین پارامترهای تورم از سوی مراجع مسئول هستیم؛ البته در بیش از ۲۴ استان نظرات جامعه کارگری و کارفرمایی در مورد شیوه‌های تعیین دستمزد بر اساس حداقل را اخذ کرده‌ایم و به موازات تعیین دستمزد، در کمیته دستمزد شورای عالی کار، اطلاعات جمع آوری شده و نتایج تحقیقات یاد شده را بررسی می‌کنیم. این تنها مقدمات کار است که در کمیته دستمزد پیگیری می‌شود. جدا از این مورد هم کمیته دستمزد به مانند سال‌های گذشته پارامترهای مندرج در ماده ۴۱ قانون کار را بررسی می‌کند. منتظر هستیم تا آمار مراجع مربوطه (مرکز آمار و…) منتشر شود تا با این اطلاعات وارد بحث دستور کار شورای عالی کار شویم.

امسال هم مانند سال‌های دیگر زودتر وارد بحث دستمزد می‌شویم اما خوب به هر حال باید مراجع رسمی میزان تورم را اعلام کنند تا بر اساس این مورد و اطلاعات دیگری که در زمینه هزینه خانوارهای کارگری استخراج می‌شوند، دستور جلسات شورای عالی کار را تنظیم کنیم. به هر شکل برای تعیین حداقل دستمزد سال آینده، منتظر مباحث مزد منطقه‌ای نمی‌مانیم. بحث دیگر ما این است که صحبت‌ها و نقطه نظرات افراد مرتبط و غیرمرتبط راجع به تعیین حداقل مزد، هیچ تغییری در ساختار تعیین آن ایجاد نمی‌کند و همان فرایندها و ساز و کارهای گذشته را دنبال می‌کنیم و لذا اظهارنظر افراد هم خیلی تاثیرگذار نیست؛ البته هرکس مختار است که نظر خود را اعلام کند اما نظراتی که اعلام می‌شوند به خود این افراد مرتبط است و خیلی در تصمیم‌گیری‌های شورای عالی کار نقشی ندارد.

آنچه در تصمیم گیری‌های شورای عالی کار اثرگذار است اطلاعاتی است که توسط مراجع ذی‌صلاح اعلام می‌شوند و شورای عالی کار همان‌ها را بر اساس تکالیف مندرج در ماده ۴۱ قانون کار بررسی می‌کند. لذا هیچ تغییری در روند بررسی حداقل مزد ۱۴۰۰ ایجاد نشده است. قطعا در تعیین دستمزد مشارکت جدی کارگر و کارفرما لحاظ می‌شود اما از آن‌ها می‌خواهیم که به حاشیه‌ها توجه نکنند که این حاشیه‌ها هیچ تاثیری در نظرات شورای عالی کار نخواهند داشت.

بخشی از این نظرات به تشکیل جلسه شورای عالی کار برمی‌گشت و نمایندگان کارگران می‌خواستند که این جلسات مستمر و منظم تشکیل شود و برای امسال هم همین درخواست را داشتند تا به هرحال در مورد دستمزد ۹۹ تصمیم مشخصی گرفته شود.

برخی اعتقاد دارند که اگر شورای عالی کار جلسه زیادی تشکیل دهد و این جلسات طولانی شوند، بهتر است اما طولانی شدن این جلسات نتایج مطلوب نخواهد داشت. مهم این است که تصمیمات درست گرفته شود که مورد رضایت شرکای اجتماعی باشد. والله اگر جلسات زیاد بگذاریم و تصمیم‌گیری را طولانی کنیم، تاثیرگذار نبوده و نیست. همین سه‌شنبه (امروز) جلسه کمیته مزد را برگزار می‌کنیم و از گروه‌های کارگری و کارفرمایی خواسته‌ایم که افراد صاحب صلاحیت و ثابت را برای حضور در جلسات مزدی معرفی کنند. از دستگاه‌های دولتی مربوطه هم خواسته‌ایم که نمایندگان خود را به صورت ثابت در جلسات بفرستند و حضور تخصصی، مستمر و منظم داشته باشند.

در سال‌های گذشته مدام فاصله حداقل دستمزد و هزینه‌ها سبد معیشت در حال افزایش بوده است تا جایی نمایندگان مجلس هم وارد گود شده‌اند و می‌خواهند به نوعی قانونگذاری کنند تا به زعم خود این شکاف هزینه و درآمد را جبران کنند. چرا برای کاهش جبران این فاصله اقدام اساسی انجام نشده است؟ اگر احیانا مجلس بخواهد به این قصیه ورود کند چگونه می‌توانید با نمایندگان همکاری کنید؟

اگر مجلس می‌خواهد تصمیمی بگیرد، این کاملا از مباحث مطرح شده در شورای عالی کار جداست. در مورد هزینه‌های سبد معیشت باید گفت که عددی که کمیته مزد شورای عالی کار آن را محاسبه می‌کند، بدلیل‌عدم توانایی و آمادگی واحدهای تولیدی و صنعتی و شرایط اقتصادی کشور، کامل در تعیین دستمزد لحاظ نشده است. از آنجا که در هیچ سالی به دلایل یاد شده نتوانستیم عدد به دست آمده برای سبد را به عنوان حداقل دستمزد کارگران در شورای عالی کار مصوب کنیم، آمدیم و در کنار افزایش حداقل دستمزد یک بخش‌هایی را مثل بن خوار و بار، حق مسکن، پایه سنواتی را افزایش دادیم. اینگونه توانستیم سهم مجموع مزد و مزایا را از هزینه‌های سبد معیشت افزایش دهیم.

مثلا در سال ۱۳۹۷، حق مسکن ۴۰ هزار تومان بود اما در این ۲ سال آن را به ۳۰۰ هزار تومان افزایش دادیم. گرچه ۳۰۰ هزار تومان نسبت به هزینه‌های مسکن ناچیز است اما نسبت به آن ۴۰ هزار تومان ۷.۵ برابر شده است. بن خوار و بار را هم از ۱۰۰ هزار تومان به ۴۰۰ هزار تومان رساندیم. افزایش‌هایی که اعمال شد از میزان تورم اعلامی بیشتر بود و در ۷ ساله‌ای که مدنظر قرار دادیم ۲ درصد بیشتر از نرخ تورم رسمی بودند.

عده‌ای می‌گویند که این تورم واقعی محاسبه نشده است و معیار درستی برای محاسبه حداقل دستمزد نیست.

اینکه این تورم واقعی یا غیرواقعی تعیین شده است، ارتباطی با شورای عالی کار ندارد و قانون مرجع دیگر را مشخص کرده است. شورای عالی کار هم به تبعیت از نرخ تورم اعلامی ماده ۴۱ قانون کار را اجرا می‌کند. در مورد مجلس هم اگر تصمیمی برای جبران فاصله مزد و هزینه بگیرند، خارج از مصوبات شورای عالی کار است اما شورای عالی کار در چارچوب وظایف قانونی‌اش عمل می‌کند و اگر نمایندگان انتظاری از شورای عالی کار دارند، باید در چارچوب قانون باشد. البته وزارت کار هم به بحث افزایش دستمزد و مزایای مزدی اکتفا نکرد و اموری مانند ساخت مسکن برای کارگران و توزیع کالا در تعاونی‌های مصرف را کلید زد. در بحث مسکن با وزارت راه و شهرسازی تفاهمی داشتیم و سهم خوبی برای کارگران در نظر گرفته شده است.

در این میان طبیعتا، میزان مزدی که در شورای عالی کار در سال‌های گذشته تعیین شد تامین‌کننده انتظارات و توقعات جامعه کارگری نبود اما شورای عالی کار همواره تلاش کرد و خواهد کرد که میزان تورم اعلام شده و سایر پارمترهای تاثیرگذار را در محاسبه دستمزد لحاظ کند اما اینکه مجلس چه تصمیمی خواهد گرفت را خودشان می‌دانند.

نمایندگان مجلس اعداد مختلفی را برای افزایش میزان حداقل دستمزد اعلام می‌کنند. اخیرا یکی از نمایندگان گفته بود که مزد باید ۴۰ درصد افزایش پیدا کند. شرحی که در مورد تاثیرناپذیری شورای عالی کار از اظهارات افراد مرتبط و غیرمرتبط با تعیین دستمزد ارائه کردید، ناظر بر همین نظرات است؟

من به صورت خیلی جزئی عرض کردم که به هر حال هیچ مرجعی تا به حال و تا به امروز به غیر از شورای عالی کار میزان افزایش دستمزد را اعلام نکرده است. و لذا اگر نماینده محترم مجلس و یا نمایندگان مجلس اظهارنظر کرده‌اند تا زمانی که شورای عالی کار اقدام نکند، نظرشان ملاک نیست. البته این اظها نظرها دلسوزانه است اما هیچ مرجعی به جزء شورای عالی کار، مسئولیت تعیین دستمزد را ندارد و این اظهارنظرها فردی است؛ مگر اینکه مجلس بخواهد ساز و کار تعیین دستمزد را تغییر دهد.

نمایندگان کارگران نقدهایی را متوجه ترکیب شورای عالی کار کرده‌اند و می‌گویند که دولت پرتعداد به مذاکرات می‌آید و تعدادی وزیر همواره در جلسات مزدی حضور دارند که این اتفاق وزن دولت در مذاکره را سنگین می‌کند و در نهایت مزدی که تعیین می‌شود برای کارگران راضی‌کننده نخواهد بود. چرا ترکیب شورای عالی کار تغییر نکرده است؟

ترکیب شورای عالی کار مبتنی بر سه جانبه‌گرایی است. بعضی می‌پرسند چرا در ترکیب شورای عالی کار تعداد اعضای دولت بیشتر است؛ اما در نهایت بر اساس ساختار سه‌جانبه‌گرایانه سازمان بین‌المللی کار هم ۵۰ درصد اعضا از دولت و ۵۰ درصد از کارگر و کارفرما تشکیل می‌شوند. به نظر من می‌آید که ترکیب شورای عالی کار، ترکیب پذیرفته‌ای شده‌ای است و با قوانین و مقررات داخلی و بین‌المللی همخوان است؛ لذا ایرادی به ترکیب شورای عالی کار وارد نیست. حالا بعضی در مورد ترکیب شورای عالی کار نظراتی دارند که این نظر خودشان است. در کل شورای عالی کار کماکان مرجع تعیین دستمزد کارگران است و برای مزد سال آینده هم مورد متفاوتی را در تصمیم‌گیری لحاظ نخواهیم کرد.

نمایندگان کارگران در شورای عالی کار بارها در صحبت‌های خود اعلام کرده‌اند که جلسات شورای عالی کار برای تعیین دستمزد نباید به انتهای سال محدود شود. با این حال بیشتر سال‌ها همین اتفاق رخ داده است و تعیین مزد به شب‌های منتهی به سال آینده موکول شده است و مواقعی مانند ابتدای امسال هم تعیین دستمزد سال گذشته به پس از عید کشیده شد. چرا حداقل جلسات کمیته مزد شورای عالی کار از اواسط سال یا در دوره‌های منظم‌تری برگزار نمی‌شود؟

اطلاعات و شاخص‌های اقتصادی سالیانه که ملاک تعین دستمزد در قرار می‌گیرند، در انتهای سال منتشر می‌شوند. مراجع مربوطه که این اطلاعات را در میان سال اعلام نمی‌کنند که ملاک و دستور کار شورای عالی کار مشخص شود. در سال‌های گذشته هم دستمزد به همین شیوه تعیین شده است و محدود به سال‌های اخیر نبوده است. شورای عالی کار هم بر مبنای شاخص‌های انتهای سال تشکیل جلسه می‌دهد و هزینه خانوار بر اساس داده‌های اقتصادی طول سال محاسبه می‌شود. در مورد کشیده شدن جلسات سال گذشته به سال جدید هم باید بگویم که به اصرار دوستان اتفاق افتاد. می‌خواستند جلسات تمدید شود. شورای عالی کار یک جلسه اواخر فروردین ماه برگزار کرد. در اواخر نیمه دوم خرداد ماه هم برای بار دوم تصمیم‌گیری شد. به هر شکل، شرکای اجتماعی اصرار داشتند که این جلسات برگزار شود و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعیی، آقای وزیر و دولت هم اجابت کردند و تصمیم بر این شد که برای بار دوم تشکیل جلسه شود.

یکی از مواردی که در اواخر خرداد ماه برای آن تصمیم گرفته شد، حق مسکن بود. حق مسکن در سال قبل از ۴۰ هزار تومان به ۱۰۰ هزار تومان افزایش یافته بود و در خرداد ماه از ۱۰۰ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافت؛ یعنی یک افزایش ۳۰۰ درصدی. همچنین در جلسه خرداد برای جابجایی پایه سنواتی و اضافه کردن آن به حداقل دستمزد تصمیم‌گیری شد تا حداقل دستمزد از ۲۱ به ۲۶ درصد افزایش یابد. لذا شورای عالی کار در سال ۹۹، در دو مرحله، یک مرحله در فردوین ماه و یک مرحله در خرداد ماه به منظور بازنگری در موارد یاد شده تشکیل جلسه داد.

آن مقطع این بحث مطرح شد که دولت نپذیرفت که برای دومین بار وارد فضای مذاکره شود و خیلی دیر تشکیل جلسه داد و تصویب حق مسکن به تاخیر افتاد.

اینکه برخی می‌فرمایند دولت حاضر نشد که دومین جلسه را تشکیل دهد، کم لطفی است. بخشنامه‌ها و صورت جلسات شورایی عالی کار مشخص است. وقتی در خرداد ماه دومین جلسه را تشکیل دادیم دیگر بنا نبود که برای سومین بار تصمیم گیری کنیم. از جلسه روز سه‌شنبه هم می‌خواهیم روی مزد ۱۴۰۰ کار کنیم و مقدمات آن را فراهم کنیم. ضمن احترام به این دوستان باید بگویم که آن‌ها در حق خودشان، در حق شورای عالی کار و در حق وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی یک مقدار کم لطفی کردند.

یکی از مواردی که بر سر آن زیاد بحث شده است، سهم دستمزد از هزینه‌های تولید است. مخالفان افزایش دستمزد متناسب با هزینه‌های سبد معیشت، می‌گویند که این عدد برای صنایع مختلف با توجه به رشد هزینه‌های تولید کالا و عرضه خدمات بالا است و مخالفان می‌گویند داشتن چنین تفسیری نتیجه‌ای جز استمرار تعیین دستمزد زیر سبد هزینه‌های زندگی نخواهد داشت. وزارت کار چه یافته‌هایی را در این زمینه دارد؟

سهم جبران خدمات با در نظر گرفتن نفت و بدون آن سنجیده شد که برای کارگاه‌ها و صنایع مختلف، متفاوت است. سهم جبران خدمات در کارگاه‌های دارای ۱۰ کارگر و بیشتر، بدون نفت ۱۰.۴۷ درصد است و با نفت ۱۲.۹۸ درصد است. در واحدهای بین ۱۰ تا ۴۹ کارگر سهم جبران خدمات بدون نفت ۱۳.۹ درصد و با نفت ۱۴.۲ درصد است در کارگاه‌های بالای ۵۰ نفر کارگر سهم جبران خدمات بدون نفت و با نفت ۲.۸ درصد با یکدیگر تفاوت دارند. عمده سهم جبران خدمت هم به دستمزد برمی‌گردد البته در برخی کارگاه‌ها اوضاع به کل متفاوت است. برای نمونه در یک کارگاه مکانیکی سهم دستمزد از هزینه‌ها، به ۳۰ تا ۴۰ درصد هم می‌رسد. در نتیجه سهم دستمزد و در کل هزینه‌های جبران خدمت در صنایع و کارگاههای مختلف متفاوت است و باید جدا جدا بررسی و موشکافی شوند.

کارگرنیوز

وزیر کار برای پرداخت حق بیمه کارگران آجرپزی ها هشدار گرفت

۵۶۳ بازديد

نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ضرورت نظارت هر چه بیشتر بر کارفرمایان به منظور پرداخت حق بیمه کارگران به ویژه کارگران کوره آجرپزی را متذکر شد.

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، حسینعلی حاجی‌دلیگانی نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس شورای اسلامی به محمدرضا شریعتمداری وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی، ضرورت نظارت هر چه بیشتر بر کارفرمایان درباره پرداخت حق بیمه کارگران به ویژه کارگران کوره‌های آجرپزی را متذکر شد.

متن کامل تذکر نماینده شاهین‌شهر به وزیر کار به شرح زیر است:

خلاصه تذکر: ضرورت نظارت بیشتر بر کارفرمایان نسبت به پرداخت حق بیمه کلیه کارگران به خصوص کارگران کوره‌های آجرپزی و مشاغل سخت و زیان‌آور

متن تذکر: جناب آقای وزیر

سال‌هاست که در حق کارگران به خصوص کارگران مشاغل سخت و زیان آور ظلم می‌شود و متاسفانه آن وزارتخانه نظارت خوبی بر پرداخت حق بیمه کارگران توسط کارفرمایان ندارد.

برخی کارگران به دلیل نداشتن امنیت شغلی محکوم به سکوت هستند و مجبور به امضای قراردادهای سفید.

معدود کارفرمایان اعم از دولتی و خصوصی حقوق کارگران را ضایع می‌کنند. کارگرانی که بیش از توان خود کار می‌کنند پیش از توان و استانداردهای قانونی بار حمل می‌کنند. در شدیدترین وضعیت بد آب و هوایی به خصوص آلودگی‌های شیمیایی و گردو غبار مجبور به کار هستند آن وقت حق بیمه آنها توسط برخی کارفرمایان بدون احتساب اضافه کاری و تعطیل کاری محاسبه و پرداخت می‌شود که این موضوع باعث ایجاد بحران در زمان بازنشستگی آنان می‌شود که نشانگر نظارت ناکافی آن وزارتخانه است.

کارگری که ۳۰ سال کارکرده در زمان بازنشستگی باید بخشی از حقوق خود را خرج درمان بیماری‌های ناشی از کار کند.

لذا رسیدگی به وضعیت بیمه‌ای و حقوق بازنشستگی این قشر مظلوم و زحمتکش مورد درخواست اینجانب است.

 

 

کارگران درصدی از حقوق امسال را طلب دارند+دلیل

۵۶۱ بازديد

بانک اول - | اگرچه نماینده کارفرمایان می‌گوید۹۰ درصد از واحدهای تولیدی و مشاغل خرد طی یک سال اخیر آسیب زیادی دیده‌اند و باید مزد سال آینده را با احتیاط افزایش داد اما نمایندگان کارگری انتظار دارند که دستمزد حداقل به اندازه تورم ۳۰ درصدی افزایش یابد. با این حساب پایه حقوق سال آینده باید با ۶۰۰ هزار تومان افزایش به ۲٫۵ میلیون تومان برسد.

۱۸ دی ۱۳۹۹ خبر ۰ دیدگاه

به گزارش بانک اول، برای تعیین میزان افزایش حقوق کارگران در سال آینده سه عضو نمایندگان کارگران، نمایندگان کارفرمایان و دولت تصمیم‌گیری می‌کنند.

اصغر آهنی، نماینده کارفرمایان می‌گوید به تازگی ستاد مزد وارد بحث شده، باید پارامترهای مختلفی بررسی شود تا به موضوع میزان افزایش دستمزد ورود کنیم. یکی از مصوبات شورای عالی این است که ماده ۴۱ قانون کار ارزیابی شود.

به گفته او، تصمیمی باید گرفته شود که هم بتواند زندگی کارگری را تامین کند، هم به اشتغال موجود در کشور آسیب نزند و هم بتوان از این شرایط بد اقتصادی عبور کنیم. چراکه به گفته آهنی‌ها ۹۰ درصد از واحدهای تولیدی و مشاغل خرد عمدتا مشکل دارند و طی یک سال اخیر آسیب زیادی دیده‌اند. همچنین خیلی از کسب‌وکارها تعطیل شده‌اند. با توجه به این عوامل باید یک تصمیم ملی بگیریم که بیش از این به واحدهای تولیدی آسیب وارد نشود.

اما نماینده کارگران می‌گوید پرونده افزایش حقوق کارگران در سال ۹۹ هنوز برای ما بسته نشده، هیات تخصصی دیوان عدالت نیز شکایت ما را پذیرفته و مصوبه دستمزد امسال را رد کرده است. بنابراین کارگران درصدی از حقوق امسال را طلب دارند.

طبق اظهارات فرامرز توفیقی، تا زمانی که این مساله حل نشود ورود به موضوع افزایش حقوق سال ۱۴۰۰ اشتباه است، مگر این که دو ضلع دیگر بپذیرند که درصدی از افزایش دستمزد سال ۹۹ را در سال ۱۴۰۰ جبران کنند.

تورم یکی از شاخص‌های تاثیرگذار در تعیین میزان افزایش دستمزد کارگران برای هر سال است. مرکز آمار ایران در سال ۹۷ تورم سالانه ۳۰ درصد را اعلام کرد و شورای عالی کار حداقل حقوق سال ۹۸ را ۳۶.۵ درصد افزایش داد.

نرخ تورم ۱۲ ماهه در پایان سال ۹۸ معادل ۳۴.۸ درصد درصد بود که شورای عالی کار برای پایه حقوق کارگران و نگهبان افزایش ۲۶ درصدی را در نظر گرفت. فاصله میان میزان افزایش حقوق و تورم یکی از موضوعات مورد اعتراض نماینده کارگران است.

طبق اعلام مرکز آمار ایران، تورم سالانه در آذر ماه ۳۰.۵ درصد برآورد شده است. اگر قرار بر افزایش حداقل حقوق سال ۱۴۰۰ طبق آخرین تورم اعلامی باشد با رشد ۳۰ درصد حداقل دستمزد احتمالا این رقم از ۱.۹ میلیون تومان به حدود ۲.۵ میلیون تومان افزایش می‌یابد.

منبع:تجارت نیوز

دو برابر شدن نرخ سبد معیشت از ابتدای سال و انفعال نمایندگان

۵۶۱ بازديد
دو برابر شدن نرخ سبد معیشت از ابتدای سال و انفعال نمایندگان
گروه اقتصادی: کارگران چندان چشم امیدی به مجلس‌نشینان ندارند؛ نمایندگانی که با شعار حمایت از محرومان اجتماع به سر کار آمدند، در چند ماه گذشته کوچکترین قدمی برای رفع محرومیت و ناتوانی معیشتی مردم برنداشتند. اگر آنها می‌خواهند حسن نیت خود را ثابت کنند باید از دولت بخواهند طلب انبوه خود را به سازمان بپردازد.به گزارش ایلنا، بیش از سه هفته از ارسال نامه اعضای کارگری شورایعالی کار برای برگزاری جلسه ترمیم مزد گذشته است؛ در این میان، معیشت کارگران - هم کارگران شاغل و هم کارگران بازنشسته- به پایین‌ترین سطح ممکن رسیده است؛ دولت نه تنها اهتمامی برای ترمیم مزد و مستمری نشان نمی‌دهد بلکه هیچ اراده‌ای برای پرداخت مطالبات سازمان تامین اجتماعی نیز ندارد؛ این در حالیست که امسال ۲۸ هزار میلیارد تومان از خزانه دولت، صرف همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری شده است.

خواسته‌های کارگران شاغل و بازنشسته
در این شرایط، کارگران بازنشسته که فقط ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان حقوق ماهانه دارند، از اجرای همسان‌سازی با این شکل و شمایل فعلی، خرسند نیستند؛ کارگران شاغل نیز خواستار ترمیم مزد و مستمری در اسرع وقت هستند؛ نمایندگان کارگری می‌گویند هم رئیس سازمان بازرسی کشور، وعده داده بود که مزد در نیمه دوم سال ترمیم می‌شود و هم در بخشنامه مزدی ۹۹، بندی وجود دارد که امکان می‌دهد مزد در میانه سال ترمیم شود.
در این بین، نکته قابل توجه دیگری نیز وجود دارد؛ نمایندگان کارگری شورایعالی کار، بخشنامه مزدی ۹۹ را امضا نکرده‌اند؛ بنابراین همانطور که علی خدایی (عضو کارگری این شورا) می‌گوید: همچنان مزد و مستمری ۹۹ برخلاف خواست و نظر کارگران است و برای جلب رضایت کارگران و نمایندگان آنها بایستی مزد به سرعت ترمیم شود.

اهمال نمایندگان مجلس
حال سوال اینجاست که چرا مجلس، دولت را به اجرای تعهدات خود در قبال طبقه کارگر الزام نمی‌کند؟! دولت براساس الزامات ماده ۴۱ قانون کار موظف است مزد را براساس نرخ تورم و سبد معیشت تعیین کند؛ از آن گذشته، وقتی اعضای کارگری درخواست برای برگزاری «جلسه فوق العاده» داده‌اند، باید این جلسه حداکثر ظرف دو هفته برگزار شود؛ اکنون سه هفته از ارسال نامه گذشته و خبری از جلسه نیست! از سوی دیگر، دولتی که ۲۸ هزار میلیارد تومان از خزانه دولت به صندوق‌های کشوری و لشگری می‌دهد تا مستمری بازنشستگان این صندوق  - بخوانید کارمندان سابق خود دولت - ترمیم شود، چرا اهتمامی برای پرداخت بخشی (فقط بخشی) از بدهی‌های انبوه خود به سازمان تامین اجتماعی ندارد؛ بدهی‌هایی که بر اساس محاسبات تمام کارشناسان امر، امروز از مرز ۳۱۰ هزار تومان فراتر رفته است و جالب اینجاست که علی بابایی (رئیس فراکسیون کارگری مجلس یازدهم) در این رابطه می‌گوید: «دولت توان پرداخت بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی را دارد اما زیر بار نمی‌رود! چون اصولاً چندان اعتقادی به مقوله‌ی «تامین اجتماعی» و سازمان مربوطه ندارد.»او تاکید دارد که رفتار دولت در قبل سازمان و بیمه‌شدگان آن کاملاً «غیرقانونی» است؛ چراکه به تعهدات خود هیچ زمان عمل نکرده است.اینها در حالیست که فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها) معتقد است نه دولت و نه مجلس هیچ کدام اهمیتی به مساله معیشت طبقه کارگر نمی‌دهند چراکه اگر مجلس واقعاً اعتقاد داشت که دولت در حق بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی اجحاف روا داشته است، لااقل در ارتباط با مقوله‌ی همسا‌ن‌سازی حقوق بازنشستگان سازمان یا چگونگی رد دیون به سازمان، دولت را طرف سوال قرار می‌داد و می‌پرسید چرا مطالبات سازمان پرداخت نمی‌شود؛ چرا دولتی که از خزانه، هزینه همسان‌سازی حقوق سایر بازنشستگان را پرداخت می‌کند، به تامین اجتماعی اعتبار کافی نمی‌دهد تا مستمری بگیرانِ کم درآمد و فرودست آن، تا این اندازه در مضیقه نباشند؟!

به گفته او، نمایندگان مجلس و اعضای کمسیون اجتماعی، فقط حرف می‌زنند و شعار می‌دهند وگرنه در عمل در چندماه گذشته که بر سر کار آمده‌اند، هیچ کاری برای بهبود معیشت کارگران صورت نداده‌اند!توفیقی به دو محور اساسی اشاره می‌کند؛ محورهایی که «می‌توانست» توسط نمایندگان یازدهم، دولت را زیر فشار قرار دهد: «اول- مساله ترمیم مزد و مستمری کارگران است که هم رئیس سازمان بازرسی کشور وعده داده و هم در بخشنامه مزدی، امکان آن تعریف شده؛ مجلس اگر در قبال کارگران صداقت داشت، از دولت می‌خواست وقتی نمایندگان کارگری بخشنامه مزدی را امضا نکرده‌اند، لااقل جلسه شورایعالی کار را برگزار کنند تا ترمیم مزد مطابق رای و خواسته کارگران  - که اتفاقاً تمامی منطبق بر قانون است - اجرایی شود. مساله دوم، به رویکرد خلاف قانون دولت در قبال تامین اجتماعی بازمی‌گردد؛ رئیس فراکسیون کارگری اگر واقعاً اعتقاد دارد دولت توان پرداخت بدهی‌های خود به سازمان را دارد اما زیر بار نمی‌رود، پس با ابزارهای در اختیار خود به عنوان ناظران اجرای قانون، دولت را مجبور به پرداخت این بدهی نماید؛ نمایندگان مجلس حتی می‌توانند از ابزارها و قابلیت‌های قوه قضاییه در راستای اجرای قانون و احقاق حقوق مردم مدد بگیرند.»

ناامیدی کارگران
در حال حاضر، کارگران تقریباً نسبت به مقوله‌ی «ترمیم دستمزد» ناامید شده‌اند؛ اگر قرار بود براساس گفته‌های رئیس سازمان بازرسی کشور، مزد در مهرماه ترمیم شود، باید تا الان چند جلسه مذاکرات مزدی برگزار می‌شد؛ حتی اگر به درخواست‌های اعضای کارگری توجه می‌کردند، باید تا امروز جلسه سه جانبه را برقرار می‌کردند؛ بازنشستگان نیز به ترمیم فرمول‌های همسان سازی، امید چندانی ندارند؛ کما اینکه در نوزدهم آبان ماه، خلاف تمام وعده و وعیدهای قبلی، مدیرعامل سازمان ادعا کرد که نمایندگان بازنشستگان و اعضای برجسته کانون‌ها بعد از برگزاری چند جلسه، به همان فرمول‌های مردادماه برای همسان‌سازی رضایت داده‌اند و به دنبال تجدیدنظر یا ترمیم نیستند!

ناکارآمدی طرحِ کالابرگ الکترونیک
در این شرایط، تنها طرحِ در دست اجرای مجلسی‌ها برای تسکینِ بحران معیشت، همان طرح یارانه غذا یا تامین کالاهای اساسی توسط کالابرگ الکترونیک است که فعالان کارگری و بازنشستگان، آن را کارآمد و مفید و البته چاره ساز نمی‌دانند.علی اکبر عیوضی (عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران) در این رابطه به ایلنا می‌گوید: واقعاً جای تاسف دارد که بعد از گذشت چهل سال، دوباره سراغ کوپن رفته‌اند و قصد دارند با کوپن، برای مردم، گوشت و برنج و تخم مرغ فراهم کنند! نمایندگان اگر واقعاً به معیشت کارگران توجهی داشتند، قبل از هرچیز دیگر، دولت را مجبور می‌کردند بدهی خود را به سازمان بدهد نه اینکه بخواهند باز نظام کوپنی کردن کالاها را راه بیندازند و مردم را معطل کنند! خودشان قبول دارند معیشت مردم آنقدر بد شده که یک مزدبگیر با درآمد ماهانه خود نمی‌تواند مواد غذایی خریداری کند و نیاز به کوپن و یارانه برای خرید غذا دارد؛ قبول دارند اما کاری نمی‌کنند!فرامرز توفیقی نیز با تاکید بر اینکه سبد معاش ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومانی اسفند سال قبل که بسیار حداقلی محاسبه شده بود، امروز حداقل دو برابر شده و به بیش از ۸ میلیون تومان رسیده؛ اضافه می‌کند: یک نماینده مجلس مدعی است دولت پول دارد اما به سازمان نمی‌دهد؛ دیگری ادعا می‌کند قرار است برای مزد ۱۴۰۰ فرمول‌های جدیدی اختراع کنند و در دستور کار قرار دهند؛ هیچ کدام نمی‌گویند چرا «قانون» اجرا نشده و چرا دولت زیر بار اجرای قانون نمی‌رود؛ در شرایطی که مزد حتی یک سوم هزینه‌های زندگی را تامین نمی‌کند، می‌خواهند اعتبار پیدا کنند و به بخشی از مردم  - فقط به بخشی از مردم - کوپن غذا بدهند! آیا نمایندگان نمی‌دانند که به دلیل تورم افسارگسیخته در ماه‌های اخیر، ثروت و سرمایه‌ی سرمایه‌داران و صاحبان املاک، چندین برابر شده و در عوض، کارگران روز به روز بیشتر دچار بحران و ناتوانی معیشتی شده‌اند؟! واقعاً آیا نمی‌دانند باید کاری کرد؟!با این حساب باید گفت کارگران چندان چشم امیدی به مجلس‌نشینان ندارند؛ نمایندگانی که با شعار حمایت از محرومان اجتماع به سر کار آمدند، در چند ماه گذشته کوچکترین قدمی برای رفع محرومیت و ناتوانی معیشتی مردم برنداشتند؛ حالا هم اگر واقعاً می‌خواهند حسن نیت خود را ثابت کنند فقط یک راه وجود دارد: به دولت بگویند زودتر طلب انبوه سازمان را بپرداز و جلسه سه‌جانبه را برگزار کن تا مزد و مستمری به اندازه تورم سرسام آور، زیاد شود!
منبع: بهار

کمیسیون تلفیق علیه بازنشستگان تامین اجتماعی

۶۰۸ بازديد

 

کمیسیون تلفیق علیه بازنشستگان تامین اجتماعی تصمیم‌گیری می‌کند/کارگر بازنشسته ۲ میلیون اما کارمند بازنشسته ۶ میلیون تومان می‌گیرد/ ۲۱ هزار میلیارد بودجه‌ متناسب‌سازی بر باد رفت

کمیسیون تلفیق علیه بازنشستگان تامین اجتماعی تصمیم‌گیری می‌کند/کارگر بازنشسته ۲ میلیون اما کارمند بازنشسته ۶ میلیون تومان می‌گیرد/ ۲۱ هزار میلیارد بودجه‌ متناسب‌سازی بر باد رفت

تصمیم کمیسیون تلفیق برای کاهش ۳۰ هزار میلیارد تومانی تعهدات دولت به تامین اجتماعی، گرچه در درجه اول به بازنشستگان ارتباط پیدا نمی‌کند اما به دنبال کاهش سهم همسان‌سازی حتما به فقیرتر شدن آن‌ها منتهی می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، پیشنهاد ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی می‌دهند، آن را به ۹۰ هزار میلیارد تومان می‌رسانند و کمیسیون تلفیق بودجه هم بر سرش می‌زند. در بوق و کرنا کردن پرداخت مطالبات سازمان تامین اجتماعی توسط ابربدهکار کشور یعنی دولت، که درصدی از آن باید به صورت مستقیم صرف بازنشستگان شود، حاصلی جز فرسایشی شدن فرایند دریافت طلب از مسیر بودجه نداشته است. در این زمینه یک قاعده کلی وجود دارد: در بودجه، بر اساس روابطِ ساختاری و نهادی، سهم عده‌ای کوچک و سهم عده‌ای بزرگتر تعریف می‌شود و در جریان بررسی آن در مجلس ممکن است که سهم هر کدام از این دو بازهم کوچکتر یا بزرگتر شود اما قرار گرفتن سازمان تامین اجتماعی در مداری که تقریبا از هسته مرکزی نظام بودجه‌ریزی دور است، موجب شده که این دستگاه «عمومی غیردولتی» در ته شیب دره بازپس‌گیری مطالبات از دولت قرار گیرد. 

بند (و) تبصره (۲) لایحه بوجه سال آینده تا پیش از بررسی در کمیسیون تلفیق کاملا چنین مختصاتی داشت؛ به این معنی که ۹۰ هزار میلیارد تومان برای مخلوطی ناهمگن، متشکل از بازنشسته‌ها، معلمان، سازمان تامین اجتماعی، کارکنان دستگاه‌های اجرایی، ایثارگران اختصاص می‌یافت. ماه پیش خبر رسید که سازمان تامین اجتماعی به منظور مشخص کردن تکلیف خود در بودجه سال ۱۴۰۰، بندی را برای الحاق به بند (د) تبصره (۱۲) لایحه بودجه ۱۴۰۰ پیشنهاد کرده است؛ بر مبنای این پیشنهاد، سازمان دریافت ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از مطالباتش را در قالب حق‌الامتیاز واگذاری سهام حقوق مالکانه از اموال و دارایی‌های غیرمنقول دولت، درخواست می‌کند تا معادل ۲۵ درصد ارزش این واگذاری صرف اجرای «متناسب‌سازی» حقوق بازنشستگان در سال آینده شود. 

برخلاف انتظار سازمان تامین اجتماعی، در روزهای گذشته به نمایندگانِ بازنشستگان خبر رسید که پیشنهاد ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی تایید نشده و قرار است دولت و مجلس آن را به ۹۰ هزار میلیارد تومان کاهش دهند اما این نقطه پایان فرایند فرسایشی دریافت بدهی از دولت برای تامین معاش بازنشستگان تامین اجتماعی نبود.

کاهش یک سوم از طلب سازمان تامین اجتماعی

۷ بهمن ماه، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در جمع اعضای کانون بازنشستگان قزوین گفت که «پرداخت ۶۰ هزار میلیارد تومان از مطالبات تامین اجتماعی از دولت در بودجه سال آینده تصویب شده است»؛ البته در یک خبر تایید نشده این عدد ۶۵ هزار میلیارد عنوان شده است. بدین ترتیب درخواست ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی سازمان با ۴۰ هزار میلیارد تومان کاهش از سوی کمیسیون تلفیق مجلس مواجه شد. در روزهای گذشته از بهارستان خبر رسید که دولت و برخی از اعضای کمیسیون تلفیق تلاش می‌کنند که سهم سازمان را از بودجه سال آینده کوچک کنند اما انتظار نمی‌رفت ۹۰ هزار میلیارد تومان به یک اشاره کمیسیون تلفیق به یک سوم کاهش یابد؛ آنهم در شرایطی که رئیس سازمان برنامه و بودجه در اجتماع بازنشستگان مقابل محل کارش، پرداخت آن را تایید کرده بود تا به زعم خود به معترضان خبر خوش بدهد.  

بدین ترتیب در صورت اختصاص ۲۵ درصد از بودجه ۶۰ هزار میلیارد تومانی برای متناسب‌سازی، تنها ۱۵ هزار میلیارد تومان و در صورت اختصاص ۶۵ هزار میلیارد تومان، ۱۶ هزار و ۲۵۰ میلیارد تومان به این منظور اختصاص می‌یابد اما در صورتی که ۹۰ هزار میلیارد تومان، اختصاص می‌یافت ۲۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان و با ۱۰۰ هزار میلیارد تومان، ۲۵ هزار میلیارد تومان سهم بازنشستگان می‌شد؛ البته باید دید که چه میزان از ۶۰ هزار میلیارد تومان یا ۶۵ هزار میلیارد محقق می‌شود؛ چراکه به گفته مصطفی سالاری (مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی)، دولت «در این مدت» بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان از مطالبات خود را پرداخت کرده است.

گرچه سالاری بازه‌ی زمانی پرداخت این ۴۰ هزار میلیارد تومان را که در قالب واگذاری سهام انجام شده، مشخص نکرده است اما در روزهای گذشته از نمایندگان مجلس خبر رسید که دولت در ۲ سال گذشته تنها ۴۰ هزار میلیارد تومان از بابت دیون خود به سازمان را پرداخت کرده است؛ در حالی که بر اساس تکالیف بودجه، تنها در دو سال گذشته باید هر سال ۵۰ هزار میلیارد تومان به سازمان پرداخت می‌شد. بدین ترتیب، در این مدت، ۶۰ هزار میلیارد تومان از مطالبات سازمان پرداخت نشد. در نتیجه در صورت پرداخت این حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان هم تنها مطالبات ۲ سال گذشته پرداخت شده است. 

ابهام در میزان منابع متناسب‌سازی سال آینده 

پرداخت مطالبات سازمان از این جهت برای بازنشستگان دارای اهمیت است که سازمان تامین اجتماعی؛ اجرای همسان‌سازی و حتی افزایش مجدد حقوق‌ها در سال ۹۹ را به آن گره زده است. در سال جاری به دلیل اختصاص صرفا ۱۴ هزار میلیارد تومان، «متناسب‌سازی» جایگزین همسان‌سازی شد؛ درحالیکه قانونگذار در قوانین بودجه و قوانین برنامه، از کلمه متناسب‌سازی استفاده نکرده است و صرفا همسان‌سازی را به رسمیت شناخته‌ است. در نتیجه اگر سازمان تامین اجتماعی بخواهد مطابق الحاقیه پیشنهادی خود به کمیسیون تلفیق مجلس (الحاقیه بند (د) تبصره (۱۲) لایحه بودجه ۱۴۰۰) رفتار کند و صرفا معادل ۲۵ درصد از بودجه ۶۰ هزار میلیارد تومانی در نظر گرفته شده برای تسویه دیون سازمان را برای اجرای متناسب‌سازی در سال ۱۴۰۰ اختصاص دهد، از این محل تنها ۱۵ هزار میلیارد تومان به دست بازنشستگان می‌رسد؛ مگر اینکه سازمان تامین اجتماعی بخواهد که منابع بیشتری را تامین کند. 

با توجه به اینکه دولت در عوض رد دیون خود، سهام شرکت‌ها را به سازمان تامین اجتماعی منتقل می‌کند، سازمان به ازای این تعهد، از محل منابع داخلی متناسب‌سازی را اجرا می‌کند اما با توجه به نارضایتی‌هایی سال ۹۹ بازنشستگان از اختصاص تنها ۱۴ هزار میلیارد تومان برای اجرای متناسب‌سازی و ۳ هزار میلیارد تومان برای افزایش مزایای جانبی، برای بیش از ۳ میلیون بازنشسته، با اختصاص ۱۵ تا ۱۶ هزار میلیارد تومان امکان اجرای همسان‌سازی برای سال ۱۴۰۰ هم وجود نخواهد داشت و بازهم شاهد تکرار یک متناسب‌سازی به مراتب بد سر و شکل‌تر از امسال خواهیم بود. در قیاس با «صندوق بازنشستگی کشوری» که افزایش حقوق ناشی از متناسب‌سازی بازنشستگانش حدود ۷۳ درصد است، در تامین اجتماعی این عدد ۱۸ درصد است. 

تصمیم کمیسیون تلفیق برای کاهش ۳۰ هزار میلیارد تومانی تعهدات دولت به تامین اجتماعی، در بودجه سال آینده، گرچه در درجه اول به بازنشستگان ارتباط پیدا نمی‌کند اما به دنبال کاهش سهم همسان‌سازی حتما به فقیرتر شدن آن‌ها منتهی می‌شود؛ شاهد مثالش هم نیاز ۲۱ هزار میلیارد تومانی سازمان تامین اجتماعی برای اجرای متناسب‌سازی برای ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار بازنشسته در سال آینده است. این در حالی است که صندوق بازنشستگی کشوری بر اساس بودجه ۱۴۰۰، ۶۷ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان کمک از دولت دریافت می‌کند که برخلاف سازمان تامین اجتماعی که صرفا طلبش را در قالب سهام دریافت می‌کند، پول دریافت می‌کند. 

فراهم شدن زمینه تبعیض میان بازنشستگان

تازه اگر همه چیز خوب پیش برود و سال آینده ۲۱ هزار میلیارد تومان صرف متناسب‌سازی مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی شود، میانگین افزایش مستمری بازنشستگان این صندوق از بابت اجرای همسان‌سازی در سال آینده ۵۳۴ هزار تومان است؛ در حالی که بازنشستگان کشوری از این بابت ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در سال آینده دریافت می‌کنند که به معنای اختلاف حدود ۶.۵ برابری بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی است. در همین حال به دلیل اینکه بر اساس مصوبه هیات دولت و به استناد رأی «دیوان عدالت اداری» دریافتی بازنشستگان از سقف لحاظ شده ۷ برابر حداقل حقوق معاف شده است، زمینه‌ی نهادی افزایش شکاف و تبعیض میان بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی فراهم شده است. 

 عقب‌ماندگی ۴۰ درصدی بازنشستگان تامین اجتماعی

حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) با اشاره به همین شکاف درآمدی، گفت: «برای سال آینده هدف از اجرای متناسب‌سازی در تامین اجتماعی صرفا باید کاهش شکاف درآمدی بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی به ۵ تا ۱۰ درصد باشد. به گفته‌ی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، افزایش مبلغ مستمری و متناسب‌سازی، موجب افزایش ۴۸ درصدی حقوق بازنشستگان شده است. این در حالی است که بازنشستگان کشوری با یک نوبت افزایش حقوق و دو نوبت اجرای همسان‌سازی، ۸۸ درصد افزایش حقوق داشته‌اند. در نتیجه همین حالا هم ۴۰ درصد عقب‌ماندگی وجود دارد؛ البته از نظر من نه ۴۸ درصد که تنها ۴۲ درصد به حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی اضافه شده است.» 

وی افزود: «با توجه به اینکه سال آینده از محل اجرای همسان‌سازی و افزایش ۲۵ درصدی حقوق بازنشستگان کشوری این اختلاف حدود ۴۰ درصدی تشدید می‌شود، باید سال آینده به گونه‌ای در تامین اجتماعی عمل شود، که اختلاف ما به کشوری‌ها به ۵ تا ۱۰ درصد برسد. اگر این اختلاف سال آینده تا به این اندازه جبران نشود، برای سال‌های آینده با مشکلات بسیار جدی مواجه می‌شویم و دیگر با افزایش سالی ۴۰ درصد حقوق هم نمی‌توان چیزی را جبران کرد. در نتیجه رئیس سازمان برنامه و بودجه باید سهم مناسبی برای پرداخت دیون دولت به سازمان تامین اجتماعی در بودجه سال آینده در نظر بگیرد. در جریان تجمع اخیر بازنشستگان هم این موضوع را به اطلاع آقای نوبخت که در جمع معترضان حاضر شده بود، رساندیم.» 

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با اشاره به کاهش سهم سازمان تامین اجتماعی از ۹۰ هزار میلیارد تومان به ۶۰ هزار میلیارد تومان در بودجه سال آینده، گفت: «من می‌گویم در زمینه حقوق و دستمزد در ایران نوعی نظام آپارتاید حاکم شده است؛ این آپارتاید به تبعیض تثبیت شده و ریشه‌داری برمی‌گردد که میان شاغلان و بازنشستگان دولتی با شاغلان و بازنشستگان کارگری وجود دارد. این آشی است که سازمان برنامه و بودجه پس از انقلاب برای کارگران پخت. آن‌ها کارگران را نوعی موجود رنگین پوست نسبت به کارمندان دولت تلقی می‌کنند. بازنشسته کارگری ۴۰ سال در تولید جان کنده است و امروز باید ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حقوق بگیرد اما بازنشسته دولت، ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان.» 

آبدارچی دولت می‌شوند، کارگر نه

صادقی افزود: «به دلیل وجود این نوع آپارتاید، هیچ کس نمی‌خواهد در بخش خصوصی کار کند و افراد با خود می‌گویند یک کار دولتی پیدا کنیم و راحت شویم. به این اعتبار، اینقدر برای استخدام دولتی مزیت درست کرده‌اند که اقتصاد مولد که ریشه در تولید دارد کمرنگ شده است. وجود چنین مزیتی در بخش دولتی آنچنان ذائقه افراد را شیرین کرده است که کسی حاضر نیست تلخی حوزه اقتصاد مولد و اشتغال مولد را تحمل کند به همین دلیل جوانان مایل به استخدام به عنوان آبدارچی در یک اداره دولتی هستند، اما نمی‌خواهند به عنوان کارگر فنی در یک واحد تولیدی استخدام شوند.» 

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری ادامه داد: «به همین دلیل تا قبل از اینکه جذابیت اشتغال صنعتی از ریشه نابود شود باید آسیب‌شناسی کرد. فردی گزینه اشتغال در بخش خصوصی را در مقابل خود می‌بیند، به سرنوشت پدر بازنشسته‌اش نگاه می‌کند که کارگر بود و امروز با ماهی ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان زندگی می‌کند. در نتیجه باید ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی را که در حال حاضر صرفا پوسته‌ی آن اجرا می‌شود و نه محتوایش، کامل اجرا شود. بر اساس این ماده «سازمان مکلف است میزان کلیه مستمری‌های بازنشستگی، از کارافتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را در فواصل زمانی که حداکثر از سالی یکبار کمتر نباشد باتوجه به افزایش‌هزینه زندگی با تصویب هیات وزیران به همان نسبت افزایش دهد» اما در هر حال باید توام با اجرای متناسب‌سازی، افزایش حقوق متناسب با ماده ۹۶ مورد تاکید و توجه سازمان تامین اجتماعی قرار گیرد تا دیگر شاهد افزایش معنادار اختلاف میان بازنشستگان کارگری و دولت نباشیم. » 

تشدید شکاف میان بازنشستگان هم رده

با توجه به اینکه دریافتی یک بازنشسته کشوری با سنوات خدمت، سمت و سطح شغلی یکسان، حدود ۳ برابر یک بازنشسته تامین اجتماعی است، مصوبه‌ی کمیسیون تلفیق در زمینه کاهش ۳۰ هزار میلیاردی منابع تامین اجتماعی، منابعی که از نظر سازمان تامین اجتماعی تنها مجوز رسمی برای اجرای متناسب‌سازی در سال ۱۴۰۰ است، می‌تواند اختلاف دریافتی بازنشتگان هم رده هم بیش از ۳ برابر کند. از این جهت تصمیم کمیسیون تلفیق زمینه‌ساز تبعیض است؛ ضمن اینکه سرنوشت پرداخت یک سوم از طلب سازمان تامین اجتماعی را که باید در طی سال ۱۴۰۰ انجام می‌شد، به آینده‌ای نامعلوم موکول می‌کند اما مشخص است که لابی‌گری دولت و کمیسیون تلفیق مجلس، سال آینده موقعیت رفاهی بازنشستگان تامین اجتماعی را به خطر می‌اندازد. 

ایلنا

مُهر اخراج کارگر پایِ قراردادهای کار

۶۶۹ بازديد

 

مُهر اخراج کارگر پایِ قراردادهای کار/ خشکاندن ریشه امنیت شغلی با تفسیر کج‌اندیشانه

در سال‌های گذشته بدنبال تشدید بحران‌های کارگری برخی فعالان کارگری فسخ یک طرفه قراردادهای کار کارگران را به مثابه ابزاری برای پیشگیری از دامنه‌دار شدن اعتراضات، ارزیابی کردند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، ظهور و بسط قراردادهای موقت موجب ایجاد «رسمی نوین!» در حقوق کار کشور شد. تولد قراردادهای موقت تا حد زیادی برخواسته از شرایط اقتصادی کشور، تعمیق رکود و تعطیلی‌های سریالی واحدهای تولیدی از دهه ۷۰ به این سو بود؛ اما قوام آن را مدیون استدلال‌هایی هستیم که ناظر بر «مفهوم مخالف» تبصره (۲) ماده (۷)َ قانون کار هستند؛ یعنی آنجا که قانون گذار مقرر داشته «در کارهایی که طبعیت آن‌ها جنبه مستمر دارد، در صورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشود، قرارداد دائمی تلقی می‌شود»؛ برخی مراجع حقوقی تفسیری به این شرح ارائه دادند: «بنابراین در کارهایی که طبعیت آن‌ها جنبه مستمر دارد، در صورتی که مدتی در قرارداد ذکر شود، قرارداد، موقت تلقی می‌شود.»

به اعتقاد فعالان حقوق صنفی کارگران، همین «تفسیر کج اندیشانه» قراردادهای موقت را رسمیت بخشید و آن را به قلمرو حقوق کار تحمیل کرد؛ تا جایی که خیلی‌ها در بازار کار جز قرارداد موقت، قرارداد دیگری را نمی‌شاسند و به ذهنشان هم خطور نمی‌کند که روزگاری در کارهایی که طبیعت آن‌ها جنبه مستمر داشت، صرفا قرارداد دائم میان کارگر و کارفرما بسته می‌شد. از همین زوایه قرارداد موقت مانند علف هرز ریشه قرارداد دائم را خشکاند و کارگران را اسیر دیو خوش‌اشتهای بیکاری کرد.

فسخ قرارداد دور از تصور نیست

قراردادهای موقت در حالی به حاکم بلامنازع بازار کار تبدیل شده که قانون کار در ماده ۲۷ تسهیل‌گر اخراج کارگران شده است. در واقع اگر تبصره (۲) ماده (۷)َ قانون کار، کارگر را آماده پذیرش بیکاری می‌سازد، ماده ۲۷ به او می‌قبولاند که فسخ همین قرارداد هم دور از تصور نیست! بر این اساس «هرگاه کارگر در انجام وظایف محوله قصور ورزد یا آیین‌نامه‌های انضباطی کارگاه را پس از تذکرات کتبی نقض نماید» کارفرمای وی «حق دارد» با اعلام نظر مثبت تشکل صنفی کارگران با کارگر تسویه حساب و قرارداد وی را فسخ کند.

البته قانون‌گذار پیش‌بینی کرده است که در صورت وجود اختلاف میان تشکل صنفی و کارفرما بر سر اخراج کارگران و یا نبود تشکل در درون واحد، اعلام نظر هیات‌های تشخیص ملاک قرار می‌گیرد و اگر در این نهاد اختلاف حل نشد، به هیات حل اختلاف ارجاع داده می‌شود اما در نظم حقوقی کنونی برخلاف سال ۶۹ که قانون کار در آن تصویب شد، در بیشتر واحدهای تولیدی یا خبری از تشکل صنفی نیست یا اینکه نمایندگان کارگران در تشکل‌ها به سبب محرومیت خود از قراردادهای دائم و اعمال نفوذ کارفرما نمی‌توانند نماینده حقوقی و صنفی خوبی برای کارگران باشند.

در نتیجه نهادهایی که برای دفاع از وضعیت کارگران در مقابل تعرضات شکل گرفته‌اند، خود درگیر تعرض می‌شوند. به همین دلیل، کارگران قادر به استفاده از قدرت نهادی که قانون در دست آن‌ها گذاشته‌اند، نیستند.

بلعیده شدن امنیت صنفی

تسهیل‌گری اخراج کارگران در زمانی که امکان نظارت بر استمرار یافتن قراردادهای خود را ندارند، شرایط را بر علیه آن‌ها تغییر داده است. با این وصف، مجریان قانون کار باید سیاهچاله‌هایی که امکان بلعیدن امنیت صنفی کارگران را دارند و در ۳ دهه اخیر (از زمان تصویب قانون کار تاکنون) مکنده‌گی بیشتری پیدا کرده‌اند را کور کنند؛ اما سکوت در برابر شکل‌گیری تزلزل شغلی و انسجام صنفی، حقوق بر روی کاغذ مانده‌ی کارگران یا به زبان سلیس «حقوق کاغذی» را به عنوان مانع اصلی شکل‌گیری یک کسب و کار موفق، به سیاست‌گذار اقتصادی معرفی کرده است؛ تا جایی که بازگذاشتن دست کارفرما برای چنگ انداختن به ریسمان قراردادهای موقت و در گام بعد اخراج کارگر، در ساز و کاری قانون گریزانه، بر مبنای ماده ۲۷ قانون کار، هم مانع از بازنگری در رویه مقصر نشان دادن حقوق کار نمی‌شود.

نقض اراده کارگران

بر این اساس، اراده کارگران بر عقد قراردادهای کار نقض می‌شود و قرارداد کار توسط کارفرما در چارچوب یا خارج از چارچوب ماده ۲۷ قانون کار، فسخ می‌شود. در این میان، کارگری که به اتهام کم کاری یا عدم رعایت آیین‌نامه انضباطی کارگاه، فسخ قرارداد می‌شود، چاره‌ای جز رجوع به ادارت کار ندارد؛ اما از آنجا که ماده ۲۷ اخراج کارگر را به بهانه‌ی «نافرمانی از دستورات» و ارتکاب عملی خارج از اراده کارفرما، متصور شده است، کارگر یا امکان دریافت رای بازگشت به کار را ندارد یا اگر چنین رایی را دریافت کند با استنکاف کارفرما مواجه می‌شود.

اگر کارگر رای بازگشت به کار گیرد اما مایل به بازگشت به کارگاه نباشد، کارفرما تنها مکلف است از تاریخ اخراج، دستمزد کارگر را پرداخت کند و به ازای هر سال سابقه کار، معادل ۴۵ روز حقوق به عنوان حق سنوات به وی پرداخت کند؛ اما بر اساس ماده ۲۷ قانون کار حق سنوات به ازای سابقه کار معادل یک ماه آخرین حقوق محاسبه می‌شود.

تشکل‌های کارگری از سال‌ها پیش در متن قانون کار بدنبال تقویت جایگاه نهادی امنیت شغلی و جلوگیری از اخراج فله‌ای کارگران به استناد اجرای سلیقه‌ای ماده ۲۷ قانون کار بودند. در سال‌های گذشته بدنبال تشدید بحران‌های کارگری، برخی فعالان کارگری فسخ یک طرفه قراردادهای کار کارگران را به مثابه ابزاری برای پیشگیری از دامنه‌دار شدن اعتراضات، ارزیابی کردند؛ امری که ماده ۲۷ قانون کار به نوعی به آن وجاهت می‌دهد.

نهادهای پشتیبان قانون ضعف دارند

علیرضا فتحی (عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران) ایردات وارده به ماده ۲۷ قانون کار را متوجه ضعف نهادهای پیشتیبان آن می‌داند. به اعتقاد وی؛ اگر راهبری شوراهای اسلامی کار تقویت شود و وزارت کار به اجرای قانون حساس شود، فسخ قراردادهای کار به سکه رایج روابط کار تبدیل نمی‌شود. وی در شرح نظر خود به ایلنا، گفت: «قانون کار موادی دارد که بعضا نه تنها کمکی به کارگران نمی‌کنند؛ بلکه ثبات شغلی آن‌ها را هم به خطر می‌اندازد. در مورد ماده ۲۷ قانون کار هم با اینکه قانون شرایطی را برای فسخ قرارداد کار در نظر گرفته است؛ اما از آنجا که نهادهای پشتیبان قانون ضعف دارند و بعضا ناکارآمد عمل می‌کنند، اجرای این ماده قانونی با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شود.»

وی افزود: «برای نمونه نمایندگان کارگران یک شرکت در تشکل‌های کارگری، قادر به دفاع همه جانبه از کارگری که خطر اخراج وی وجود دارد، نیستند و ضعیف عمل می‌کنند؛ البته برخی شرکت‌ها به دلیل سرپیچی کارفرمایان از قانون، تشکل صنفی ندارند؛ در حالی که در کارگاه‌هایی که بیشتر از ۳۵ کارگر حاضر هستند، به جهت صیانت از حقوق کارگران باید شورا و تشکل کارگری، راه‌اندازی شود. نبود شورا و تشکل عارضه‌ای است که آسیب‌های فراوانی را وارد می‌کند؛ البته نمایندگان برخی تشکل‌ها هم چندان قوی عمل نمی‌کنند و کارگران را در موضع ضعف قرار می‌دهند. به منظور تقویت جایگاه تشکل‌های وابسته به شوراها، از سال‌ها پیش بحث «اصلاح قانون شوراهای اسلامی کار» مطرح شد. در دوره گذشته مجلس، اعضای فراکسیون کارگری مجلس بارها پیگیر اصلاح آن شدند و در دوره جدید هم اعضای جدید فراکسیون کارگری پیگیر اصلاح قانون هستند.»

یکی دیگر از موضوعات مرتبط با ماده ۲۷ قانون کار، عدم تبعیت کارفرمایان از آراء هیات‌های تشخیص و حل اختلاف، است. فتحی در این مورد گفت: «دعاوی طرح شده از سوی کارگران با محوریت بازگشت به کار، به یک چالش حقوقی تبدیل شده است. بر این اساس، ادارات کار خط‌مشی ثابتی ندارند و سلیقه‌ای برخورد می‌کنند. مورد دیگر این است که کارفرمایان قدرتمندتر، از توان خود برای جلوگیری از صدور رای بازگشت به کار توسط مراجع رسیدگی ادارات کار استفاده می‌کنند. گروهی از کارفرمایان هم زیر بار رای بازگشت به کار نمی‌روند و با تسویه حساب، کار را یکسره می‌کنند و کارگر را به امان خدا می‌سپارند. این در حالی است که نمایندگان وزارت کار در هیات تشخیص و نمایندگان این وزارتخانه و سایر دستگاه‌های دولتی در هیات حل اختلاف باید به خوبی دفاعیات را بشنوند و با حساسیت و مسئولیت‌پذیری اجتماعی نظر خود را اعلام کنند.»

مواد ۱۶۵ و ۱۶۶ قانون کار

بر اساس ماده ۱۶۵ قانونکار، در صورتی که هیات حل اختلاف، اخراج کارگر را غیرموجه تشخیص داد، حکم بازگشت کارگر اخراجی و پرداخت حق‌السعی او را از تاریخ اخراج صادر می‌کند و در غیر این صورت (موجه بودن اخراج) کارگر، مشمول اخذ حق سنوات به میزان مندرج در ماه ۲۷ این قانون خواهد بود. بر اساس تبصره همین ماده، چنانچه کارگر نخواهد به واحد مربوط بازگردد، کارفرما مکلف است که بر اساس سابقه خدمت کارگر به نسبت هر سال ۴۵ روز مزد و حقوق به وی بپردازد. ماده ۱۶۶ قانون کار هم ضمانت اجرای آرای صادره را تضمین می‌کند: «آراء قطعی صادره از طرف مراجع حل اختلاف کار، لازم‌الاجراء بوده و به وسیله اجرای احکام دادگستری به مورد اجراء گذارده خواهد شد. ضوابط مربوط به آن به موجب آیین‌نامه‌ای خواهد بود که به پیشنهاد وزارتین کار و امور اجتماعی و دادگستری به تصویب هیات وزیران می‌رسد.»

زوال نهادهای پشتیبان قانون کار

در واقع قانونگذار با هدف دفاع از کارگران در مقابل اخراج «غیرموجه» در مواد ۱۶۵ و البته ۱۶۶ که جنبه عام دارد، تلاش می‌کند که از سهولت اخراج کارگر جلوگیری کند و با تفکیک قائل شدن میان اخراج موجه و غیرموجه (بر اساس تعریف ماده ۲۷ قانون کار) و سپردن اجرای قانون به دادگستری، ضمانت اجرا تعریف کند؛ هرچند در کیفیت آنچه به اجرا درمی‌آید، موارد مطرح شده پررنگ است؛ مواردی که از حاشیه به متن آمده‌اند و به چاقوی برنده‌ی زهرآگینی تبدیل شده‌اند که به قلب روابط کار فرو می‌رود. از این منظر مجریان قانون کار باید مواد آمره آن را احیا کنند و تخریب و زوال نهادهای پشتیبان قانون را مورد رصد قرار دهند تا قانون به دسته چاقو تبدیل نشود. شاید اولین بدعتی که در قانون کار گذاشته شده باشد، باز گذاشتن دست مفسر قانون برای ارائه‌ی تفسیر مخالف از مفهوم تبصره ۲ ماده ۷ قانون کار باشد اما به مرور، دیگر مواد قانون کار تضعیف شدند؛ به گونه‌ای که تنها نقش آن‌ها بر روی کاغذ باقی مانده است.

ایلنا

سخت و زیان آوربودن پرستاری پیگیری می گردد، استخدام 3660 نفر از کادر درمانی

۶۶۹ بازديد

به گزارش ایستگاه بازی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: در جذب و استخدام کادر درمان در تامین اجتماعی قرار است 3660 نفر استخدام شوند که از این تعداد 2650 نفر کادر پرستاری هستند.

به گزارش ایستگاه بازی، محمد شریعتمداری با بیان این مطلب در نشست مشترک سازمان نظام پرستاری و مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی اظهار کرد: ایجاد وحدت رویه برای رسیدگی به موضوع مشاغل سخت و زیان آور جامعه پرستاران کشور تصمیم مناسبی است که از سوی معاونت روابط کار پیگیری خواهد شد.

وی همچنین گفت: به زودی با استخدام کادر پرستاری سازمان تامین اجتماعی،ضریب اشتغال پرستاران به نسبت تخت های بیمارستانی افزایش می یابد و به میانگین استانداردهای جهانی می رسد.

شریعتمداری با بیان اینکه شغل پرستاری توام با هنر و عشق است اضافه کرد: خدمات ارزشمند جامعه پزشکی و پرستاری در ایام کرونا را ارج می نهیم و به روح شهدای کادر درمان درود می فرستیم.

وی توضیح داد: حضور نمایندگان سازمان نظام پرستاری در کمیته های حل اختلاف و هیات های تشخیص با انعقاد یادداشت تفاهم سه جانبه و ابلاغ آن از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در دستور کار قرار می گیرد.

شریعتمداری بر تشکیل کمیته مشترک برای پیگیری موضوعات مرتبط با جامعه پرستاری کشور نیز تاکید نمود و گفت: درحوزه ارائه خدمات خانگی جامعه پرستاری نیز سازمان نظام پرستاری و معاونت اشتغال وزارت کار می توانند برای حمایت از ایجاد شرکت های ارائه نماینده خدمات پرستاری در منزل یادداشت تفاهم همکاری امضا نمایند .

وی توضیح داد: البته استفاده از نظام بیمه در خدمات پرستاری منزل و چگونگی محاسبه هزینه خدمات احتیاجمند بحث های کارشناسی جداگانه و طرح آن در شورای عالی بیمه است.

شریعتمداری با بیان اینکه در مورد اجرای مفاد قانون بهره وری هیچگونه تردیدی نداریم و خواستار اجرای قانون هستیم اضافه کرد: آموزش پرستاران مورد توجه تأمین اجتماعی است.

در ادامه این نشست، محمد میرزا بیگی، رییس کل سازمان نظام پرستاری به طرح مسایل مربوط به جامعه پرستاران کشور پرداخت و گفت : نزدیک به 8 ماه است که پرستاران در خط مقدم نظام سلامت در ارتباط با بیماران به خصوص بیماران کرونایی هستند.

وی اضافه کرد: هم اکنون 193 دانشکده پرستاری با 60 هزار دانشجو در مقاطع کارشناسی تا دکتری در کشور وجود دارد.

رییس سازمان نظام پرستاری اضافه کرد : حدود 250 هزار پرستار در کشور داریم که حدود 110 تا 115 هزار نفر در بیمارستان های تحت پوشش وزارت بهداشت و مابقی در بخش غیر دولتی (خصوصی) ، تامین اجتماعی و خیریه ها فعالیت دارند.

میرزابیگی اضافه کرد : نزدیک به 10 هزار نفر از پرستاران هم در حوزه مراقبت در منزل فعالیت دارند. همچنین سالانه حدود 10 تا 12 هزار نفر فارغ التحصیل از 193 دانشکده پرستاری در کشور داریم.

رییس کل سازمان نظام پرستاری گفت: این سازمان همانند سازمان نظام پزشکی کشور دارای قانون مصوب از مجلس شورای اسلامی است و هر 4 سال انتخابات خود را برگزار می نماید.

میرزا بیگی گفت: هم اکنون 192 هزار نفر عضو سازمان نظام پرستاری هستند و 147 هیات مدیره 9 نفره در کشور وجود دارد که منتخب پرستاران در کشور هستند.

رئیس کل سازمان نظام پرستاری، برطرف بعضی موانع خدماتی و مسائل را در حوزه پرستاران مورد تاکید قرار داد و اضافه کرد: افزایش تعداد پرستاران در بیمارستان های تامین اجتماعی به عنوان اولین مسئله مطرح است. مطابق با سند درمان وزارت بهداشت و نیروی انسانی و بر اساس استانداردهای مشخص شده باید به ازای هرتخت بیمارستانی 5/2 گروه پرستاری در 24 ساعت داشته باشیم.

وی اضافه کرد: اجرای کامل قانون بهره وری در سازمان تامین اجتماعی و بخش خصوصی و ارتقای صندلی پرستاری مورد تاکید است. هم اکنون وزارت بهداشت صندلی پرستاری را تحت عنوان معاونت پرستاری تعریف نموده است.

میرزا بیگی تاکید نمود: معتقدیم تناسب نیروهای حرفه ای و غیر حرفه ای از یکدیگر باید وجود داشته باشد و مطابق با استانداردها به ازای هر 4 پرستار یک یاری پرستار داشته باشیم.

وی همچنین بازآموزی و برگزاری آموزش های مداوم را از دیگر محورهایی مطرح کرد که به ارتقای شرایط پرستاران منجر می گردد.

رئیس کل سازمان نظام پرستاری، اضافه کرد: نهضت پرستار در خانه و خدمات غیر بیمارستانی را باید تقویت کنیم . هم اکنون 200 مرکز، خدمات خود را به بیماران به ویژه در حوزه کرونا به بیماران ارائه می نمایند که ضروری است خدمات آنان پوشش بیمه ای داشته باشد.

میرزا بیگی آمادگی کامل سازمان نظام پرستاری را برای ارائه خدمات و همکاری در حوزه های یاد شده با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی خاطرنشان کرد.

استفاده از ظرفیت سازمان نظام پرستاری برای ساماندهی و نظام مند کردن اعزام نیروی پرستار به خارج از کشور و در همکاری با مراکز کاریابی خارجی و معاونت توسعه اشتغال وزارت کار نیز در این جلسه مورد تاکید نهاده شد.

در ادامه این نشست مصطفی سالاری، مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی نیز گفت : بعد از وزارت بهداشت بیشترین تعداد پرستار در مراکز درمانی تامین اجتماعی مشغول به کار هستند. هم اکنون 16 هزار و 500 پرستار در مراکز درمانی تأمین اجتماعی سراسر کشور مشغول خدمت رسانی به بیماران هستند و این سازمان در بحث خدمات درمانی تا به امروز اقدامات خوبی داشته است .

وی با بیان اینکه تعداد زیادی از پرستاران شاغل در مراکز درمانی دولتی و خصوصی نیز بیمه شده سازمان تأمین اجتماعی هستند، گفت: در مجموع 70 هزار نفر از پرستاران کشور تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی قرار دارند.

سالاری با اشاره به برگزاری آزمون استخدامی سازمان تأمین اجتماعی در ماه گذشته گفت: با جذب و به کارگیری پرستاران پذیرفته شده در این آزمون که در حال اجرا است، شاهد کاهش فشار کاری پرستاران و بهبود شاخص تعداد پرستار نسبت به تخت های بستری خواهیم بود.

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت تعاون، مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی توسعه خدمات درمانی این سازمان را بر اساس سطح بندی مراکز درمانی کشور مطرح کرد و گفت: بر اساس مطالعات انجام شده در سازمان تأمین اجتماعی و وزارت بهداشت، توسعه خدمات درمانی براساس اولویت و به منظور تحقق عدالت در دسترسی به خدمات مورد توجه قرار می گیرد.

سالاری از نهایی شدن مطالعات مربوط به سطح بندی مراکز درمانی اطلاع داد و گفت: براساس برنامه ریزی انجام شده به بیمارستان های موجود سازمان تأمین اجتماعی 550 تخت اضافه می کنیم و توسعه و تجهیز مراکز موجود را با جدیت پیگیری می کنیم.

وی توضیح داد: در حوزه بیمه تکمیلی بازنشستگان توافق کردیم که مشارکت سازمان تامین اجتماعی بیشتر شده و پوشش آن نیز افزایش یابد. در مورد پرستاران شاغل در مراکز درمانی تامین اجتماعی هم فوق العاده شغل آنان افزایش یافته است.

در ادامه حاتم شاکرمی، معاون روابط کار پیرامون مبحث کارهای سخت و زیان آور به ویژه در حوزه مشاغل پرستاری توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: با توجه به ماهیت مشاغل پرستاری در حوزه مشاغل سخت و زیان آور احتیاج است که به یک تصمیم واحد و یکپارچه در این خصوص برسیم.

وی اضافه کرد: در بحث بیمه بیکاری مربوط به پرستاران هم با توجه به اینکه تعدادی از آنها مشمول قانون تامین اجتماعی نیستند و مشمول قانون استخدامی کشوری هستند احتیاجمند برطرف موانع و اصلاح قوانین و دستور العمل های مربوطه هستیم.

شاکرمی، در مورد حضور نمایندگان پرستاران مشمول قانون کار در مراجع حل اختلاف و هیات های تشخیص نیز پیشنهاد کرد؛ سازمان نظام پرستاری تفاهم نامه سه جانبه همکاری با کانون عالی شوراهای اسلامی کار و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منعقد کند.

امیر عباس منوچهری، معاون درمان سازمان تامین اجتماعی نیز در این نشست گفت : هم اکنون 16 هزار و 500 نفر کادر پرستاری در مراکز ملکی این سازمان فعالیت دارند و در مراکز ملکی این سازمان هم 9 هزار و 291 تخت فعال داریم.

وی اضافه کرد : با جذب و استخدام 2 هزار و 650 نفر کادر پرستاری، تعداد پرستاران تامین اجتماعی به 17 هزار و 505 نفر خواهد رسید. بنابراین با جذب این تعداد کادر پرستاری ،کمبود جدی وجود ندارد و سازمان تامین اجتماعی به استانداردهای بین المللی نزدیک شده و حتی پیشرو است.

منوچهری گفت : قانون بهره وری نیز از سال 91 در تامین اجتماعی اجرا و در سال 96 بر اساس مصوبه هیات مدیره تامین اجتماعی مابه التفاوت های اقتصادی نیز پرداخت شده است.

وی توضیح داد: در پرداخت های مربوط به پرستاران هم به روز هستیم . در حوزه مراکز درمانی مطابق با نسخه همان مرکز درمانی و بیمارستانی عمل می گردد و هر مرکز درمانی و بیمارستان نسخه مخصوص به خود را دارد . یعنی درآمد در بودجه عملکردی به آنان پرداخت می گردد . به عبارت دیگر بودجه بر مبنای عملکرد است.

معاون درمان سازمان تامین اجتماعی اضافه کرد: بازنگری در تشکیلات و نیز سطح بندی از مواردی بود که آن را پیگیری کردیم و 20 اداره جدید با رویکرد فرآیند محوری و برنامه ای موضوعاتی مثل سالمندی ، پیشگیری و غربالگری و سطح بندی مراکز درمانی و داده کاوی و سایر موضوعات را در این بخش ها و جداگانه دنبال می نمایند. یعنی فرایندها برنامه محور هستند.

منبع:روشینا

عیدی شامل کدام گروه از کارگران می‌شود؟

۶۶۹ بازديد
 
طبق قانون کار، کارگرانی که به هر دلیلی شغل خود را از دست داده‌اند، کارگران آزمایشی، ساعتی، نیمه وقت و فصلی مشمول دریافت عیدی هستند و کارفرما موظف به پرداخت این مولفه است.

به گزارش کارگر نیوز، تمام کارکنان مشمول قانون کار که طبق تعریف این قانون «کارگر» شناخته می‌شوند، مشمول عیدی و پاداش پایان سال هستند؛ اما در این بین کارگرانی هم هستند که خواسته یا ناخواسته و به دلایل مختلف همچون بحران اقتصادی کارفرما، عدم نیاز و … شغل خود را از دست داده‌اند و همچنین برخی از کارگران بازنشسته شده‌اند که با توجه به تاکید قانون کار این دسته از افراد نیز مستحق دریافت عیدی پایان سال هستند.

مطابق با آنچه که در قانون کار آمده، این دسته از افراد به نسبت مدت کارکردشان، عیدی و پاداش سالانه را دریافت می‌کنند؛ به عنوان مثال کارگری که پس از ۴ ماه کار کردن، بیکار شده باید به تناسب همان ۴ ماه کارکرد، عیدی دریافت کند و کارفرما مکلف به پرداخت این مبلغ است.

کارگران آزمایشی هم عیدی می‌گیرند

از سویی دیگر نیز برخی از کارگران به صورت آزمایشی به کار گرفته می‌شوند که بر اساس ماده ۱۱ قانون کار و تبصره آن، مدت دوره آزمایشی باید در قرارداد کار مشخص شود؛ چنانچه رابطه کاری از جانب کارفرما قطع شود وی ملزم به پرداخت کلیه حقوق دوره آزمایشی خواهد بود و چنانچه قطع رابطه کاری از سوی کارگر باشد، کارگر مستحق دریافت تمام حقوق و مزایا به میزان مدت انجام کار است.

بنابراین مطابق با قانون کار، این دسته از افراد نیز مشمول دریافت کلیه حقوق و مزایای قانونی از جمله عیدی و پاداش پایان سال می‌شوند.

پرداخت عیدی به کارگران نیمه وقت، فصلی و ساعتی

همچنین بر اساس ماده ۳۹ قانون کار، مزد و مزایای کارگرانی که به صورت نیمه وقت و یا کمتر از ساعات قانونی تعیین شده به کار اشتغال دارند، به نسبت ساعات کار انجام یافته محاسبه و پرداخت می‌شود.

در مورد کارگران ساعتی که حقوق ماهانه ثابت نداشته و دستمزد آنان در ماه متغیر است، برای محاسبه عیدی و پاداش، میانگین حقوق سه ماه آخر خدمت آنها مبنای محاسبه قرار می‌گیرد.

مبلغ پرداختی بابت عیدی و پاداش به کارگران کارگاه‌های فصلی مشمول قانون کار و همچنین کارگران سایر کارگاه‌های مشمول که کمتر از یک سال در کارگاه کار کردند، باید بر مأخذ ۶۰ روز و به نسبت ایام کارکردشان در سال محاسبه شود.

همچنین بر اساس ماده ۷۴ قانون کار مدت مرخصی استعلاجی که به تأیید سازمان تأمین اجتماعی رسیده باشد جزو سوابق کار کارگران محسوب می‌شود، بنا بر این روزهای مذکور مشمول پرداخت مزایایی از قبیل حق اولاد، حق بن، سنوات خدمت، مرخصی استحقاقی و عیدی و پاداش سالانه خواهد بود که باید توسط کارفرما پرداخت شود.

گفتنی است؛ مبنای پرداخت عیدی پایه مزدی فرد بوده و کارفرمایان باید حداقل دو ماه پایه حقوق و حداکثر سه ماه پایه حقوق را به عنوان عیدی و پاداش آخر سال به کارگران خود بدهند که به این ترتیب کف عیدی امسال ۳ میلیون و ۸۲۲ هزار تومان و سقف آن ۵ میلیون و ۷۳۱ هزار تومان است.

کارگرنیوز