آرشیو دی ماه 1399

مقررات قانون کار و کارگران

بیشترین بیمه بیکاری برای کدام استان پرداخت شد؟

۶۸۷ بازديد

به گزارش مشرق، چندی پیش بود که مهدی شکوری، مدیر کل امور بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی از واریز بیمه بیکاری کرونا برای ۹۰درصد مشمولان خبر دادو گفت: بسیاری از فعالیت اقتصادی و بنگاه های تولید و صنعتی با شیوع کرونا دچار آسیب های اقتصادی شدیدی شدند. تعداد زیادی از شاغلان مراکز تولیدی، صنعتی و کارگاهی بیکار شدند که این بیکاری غیر ارادی و ناشی از شیوع ویروس کرونا بود.

مدیرکل امور بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی گفت: بر اساس مصوبه ستاد ملی کرونا دوران شیوع کرونا از اسفند سال ۹۸ تا پایان اردیبهشت ماه سال ۹۹ پیش بینی شده بود. دولت پس از شیوع کرونا و تعطیلی کسب و کارها برای حمایت از معیشت کسانی که بیکار شدند تصمیم گرفت سه ماه (اسفند، فروردین و اردیبهشت) بیمه بیکاری پرداخت کند.

شکوری بیان داشت: برای اسفند ۲۴۱ هزار نفر مشمول دریافت مقرری بیمه بیکاری بودند که ۲۱۳ هزار نفر این مقرری را دریافت کردند. مقرری بیمه بیکاری در فروردین و اردیبهشت به ترتیب برای ۴۴۶ و ۳۳۱ هزار نفر پرداخت شده است. سر جمع برای بیش از ۹۹۰ هزار نفر ماه طی این سه ماهه توانسته ایم مقرری بیمه بیکاری پرداخت کنیم.

وی افزود: واریز بیمه بیکاری کرونا برای ۹۰ درصد از مشمولان انجام شده و ۱۰ درصدی که باقی مانده قرار بر این نیست که مقرری بیمه بیکاری پرداخت نشود بلکه اشکالاتی در این مسیر بروز و ظهور پیدا کرده که پس از برطرف شدن این اشکالات مقرری آنان نیزپرداخت می‌شود.

شکوری بیان داشت: عدم ثبت صحیح شماره شبای بانکی در سامانه از سوی بیمه شده، انطباق نداشتن شبای بانکی با کد ملی بیمه شده، اعلام شبای بانکی به نام افراد دیگر خانواده، ثبت شماره حساب کارت بانکی بجای شبای بانکی، مشمول قانون کار نبودن برخی از افراد مثل بیمه رانندگان، کارگران ساختمانی وبیمه های خاص انفرادی و ارسال لیست حق بیمه از سوی کار فرماها در دوران دریافت بیمه بیکاری از جمله این اشکالات است.

وی ادامه داد: وقتی حق بیمه از سوی کار فرما برای فردی واریز می‌شود به منزله اشتغال است بنابراین این عزیزان از لیست سازمان تامین اجتماعی برای پرداخت بیمه بیکاری حذف شدند. شماره تلفن ۱۴۲۰ مرکز ارتباطات مردمی سازمان تامین اجتماعی برای پاسخگوی برخی سئوالات، ابهامات و راهنمایی هاست.

*صیانت از نیروی کار برای ما مهم است

این میزان پرداختی برای کل کشور بوده است. اما کدام استان بیشترین تعداد بیکاران و متقاضیان بیمه بیکاری را داشته است.

 با توجه به اینکه بیشترین نرخ اشتغال در کشور در بخش خدمات است و استان خراسان رضوی دارای بیشترین نرخ اشتغال در حوزه خدمات است. به همین نسبت تعداد زیادی از کارگران در جریان شیوع کرونا، بیکار شدند.

حاتم شاکرمی، معاون روابط کار وزارت کار درباره صیانت از نیروی کار و حفظ اشتغال و حیات اقتصادی بنگاه های مشکل دار و پایداری تولید گفت: استان خراسان رضوی در بین استان‌های کشور بیشترین حمایت مقرری بیمه بیکاری را از کارگران مشمول این قانون داشته است.

شاکرمی با تاکید بر این که خوشبختانه استان خراسان رضوی به دلیل پیگیری استاندار، نمایندگان و مدیران استانی، نسبت به میانگین کشوری مشکلات کمتری دارد، تصریح کرد: این استان در کاهش واحدهای دارای حقوق معوق با انجام نشست های ستاد تسهیل و رفع موانع تولید موفق بوده و اقدامات مفید، متمایز و اثر گذار خوبی صورت گرفته است.

اضافه‌کاری اجباری نگهبانان

۶۷۸ بازديد

اضافه‌کاری اجباری نگهبانان را به دردسر می‌اندازد/ برای ۱۲ ساعت کار، ۲۴ ساعت استراحت لازم است

یک فعال کارگری با انتقاد از عدم اجرای قانون درباره مشاغل نگهبانی، شیفت‌های ۱۲ ساعته را زیان‌بار و خسارت‌آور برای کارگران توصیف کرد.

 به گزارش خبرنگار ایلنا، عبدالله مختاری (فعال کارگری و رئیس پیشین شورای اسلامی کار شهرداری تهران) گفت: در قانون کارفرمایان مجاز هستند کارگران را هشت ساعت در روز به کار بگیرند اما برای مشاغلی مثل نگهبانی استثنائانی در نظر گرفته شده و شیفت‌های ۱۲ و ۲۴ ساعته هم وجود دارد.

او ادامه داد: در صورتی کارفرمایان مجاز به به‌کارگیری ۱۲ یا ۲۴ ساعته‌ی افراد هستند که این فرد استراحت کافی داشته باشد، یعنی به ازای شیفت ۱۲ ساعته فرد باید ۲۴ ساعت استراحت داشته باشد و در صورتی که فرد ۲۴ ساعت نگهبانی دهد، باید ۴۸ ساعت تعطیل باشد.

این فعال کارگری با بیان اینکه این مقررات عملا در بسیاری جاها رعایت نمی‌شود، گفت: برای مثال در شهرداری‌ها اغلب پیمانکاران افراد را مجبور به ۱۲ ساعت نگهبانی می‌کنند و فرد ۱۲ ساعت استراحت دارد. وقتی از آنها بازخواست می‌شود، می‌گویند نیروی کار خود درخواست اضافه‌کاری داشته است و چهار ساعت اضافه کار او محاسبه شده است. اما واقعیت غیر از این است و افراد درواقع مجبور به اضافه کاری می‌شوند. یک کارفرما برای یک پست نگهبانی سه نیروی کار لازم دارد که غیر از حقوق باید مزایای دیگری ازجمله بیمه نیز داشته باشند. بسیاری از کارفرمایان برای اینکه مخارج پایین بیاید و حق بیمه و مالیات کمتری بدهند، یک پست نگهبانی را با دو نفر می‌چرخاند. در ابتدای استخدام به فرد گفته می‌شود باید ۱۲ ساعت کار کند، در غیر این صورت او پذیرفته نمی‌شود.

مختاری با بیان اینکه یک نیروی کار آنهم در شغلی مانند نگهبانی نیاز به استراحت کافی دارد، گفت: فرد ۱۲ ساعت سر کار می‌رود و در ۱۲ ساعت بعد عملا کارهایی دارد که جلوی استراحت او را می‌گیرد. او باید زمانی را با خانواده بگذراند، ممکن است مهمان داشته باشد و... در بسیاری موارد عملا شیفت نگهبانی تبدیل به زمان استراحت می‌شود.

او ادامه داد: شاید در پاره‌ای موارد مشکلی پیش نیاید، اما عدم هوشیاری نگهبان در مواردی هم موجب بروز مشکل می‌شود. وقتی اتفاقی می‌افتد و برای مثال چیزی به سرقت می‌رود، کارفرما به جای اینکه نقش خود در عدم هوشیاری نگهبان را بپذیرد، او را مقصر قلمداد کرده و دردسرهای کارگر شروع می‌شود.

این فعال کارگری تاکید کرد: باید قانون در این زمینه رعایت شود. کارفرمایان باید مسئولیت اجبار خود به اضافه کار را بپذیرند و البته کارگران نیز باید تا جایی که می‌توانند مقاومت کنند، چون نهایتا خودشان به دردسر می‌افتد. بهترین شیوه شیفت‌بندی نگهبانان به صورت هشت ساعت کار و ۱۶ ساعت استراحت است، وگرنه در مقابل ۱۲ و ۲۴ ساعت کار به ترتیب باید ۲۴ و ۴۸ ساعت استراحت وجود داشته باشد. 
ایلنا

چالش جدید کارگران/ باز شدن پای "عیدی توافقی" بعد از حقوق توافقی

۶۸۵ بازديد

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، مطابق آمار حدود 90درصد قراردادهای کار موقت هستند. بروز قرارداهای موقت و سفید امضا در بازار کار باعث بروزتخلفاتی در پرداخت عیدی و پاداش پایان سال شده است. کارگرانی که قراردادهای سفید امضا دارند یا حتی قرارداد ندارند هم مشمول عیدی می شوند و در صورت تخلف می توانند از کارفرما شکایت کنند.

 متأسفانه با نوسات اقتصادی و مشکلات متعدد در بازار کار شاهد هستیم که برخی کارفرمایان پیشنهاد دستمزد توافقی را مطرح می کنند, اما بازار بیکاری و مشکلات متعدد در بازار کار باعث شده است که کارگران برای جلوگیری از اخراج نشدن هرگونه پیشنهادی را قبول می کنند. یعنی اگر از سوی کارفرما به آنها پیشنهاد حقوق توافقی داده شود, کارگران از ترس بیکاری قبول میکنند.

وجود حقوق توافقی در بازار کار باعث شده است که برخی کارفرمایان هوس عیدی توافقی کنند. در بازار کار ایران عمده قرارداد‌ها موقت و حتی سفید امضا هستند. درصدی از کارگران حتی قرارداد ندارند و شفاهاً توافق کرده‌اند کار کنند و دستمزدی بگیرند. ناآگاهی برخی کارگران و ترس آنها از اخراج باعث می‌شود پیگیر حقوق خود نباشند. آنها فکر می‌کنند چون قرارداد مشخصی ندارند، عیدی هم ندارند یا می‌ترسند چنین چیزی را مطرح و پیگیری کنند. برخی کارگران نیز وقتی عیدی را مطالبه می‌کنند, با پیشنهاد دریافت عیدی توافقی مواجه می‌شوند. بر اساس قانون هر کارگری چه قرارداد داشته باشد و چه نداشته باشد, مشمول قانون کار و به این شکل مشمول عیدی است. کارگران باید این حق را پیگیری کنند و دولت و تشکل‌های کارگری باید حامی آنها باشند تا کارفرمایان به بهانه پیگیری حقوق، دست به تعدیل نیرو نزنند.

*پرداخت عیدی قانون دارد

 فتح الله بیات, رئیس اتحادیه کارگری قراردادی درباره کارگران قراردادی و عیدی آنها می گوید:پرداختی عیدی و پاداش پایان سال برای همه افرادی که قرارداددارند مشخص است. تعداد کارگرانی که قرارداد سفید امضا دارند یا اصلاً‌به صورت توافق شفاهی کار می کنند زیاد است,ممکن است این افراد در دریافت عیدی و پاداش پایان سال دچار مشکل شوند, اما بی قراردادها هم مشمول قانون کار هستند.

رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی ایران درباره اینکه بسیاری از کارگرانی که قرارداد ندارند یا قرارداد‌هایشان سفید امضاست، از ترس اخراج شکایت نمی‌کنند و از حقوق خود می‌گذرند، گفت: بسیاری از کارگران از ترس اخراج تن به اقدامات غیرقانونی کارفرمایان می دهند. معمولاً اینطور است که وقتی کار به اتمام رسید یا کارگر با کارفرما به مشکل برخورد، این دسته از کارگران شکایت می‌کنند. در این صورت آنها می‌توانند تمامی حقوق تضییع شده خود، عیدی و پاداش پایان سال، سنوات و حتی سنواتی را که قبلاً پرداخت شده و علی‌الحساب محسوب می‌شود، پیگیری کنند.

بیات درباره اینکه رای شورای حل اختلاف برای آن دسته از کارگرانی که حق و حقوشان اینگونه ضایع شده است چیست گفت:موارد اختلاف بررسی می‌شود و قاعدتاً باید مستنداتی وجود داشته باشد. بر این اساس کارگرانی که به هر دلیل به ساز‌و‌کار‌های غیر قانونی تن داده‌اند باید در طول کار خود مستنداتی مبنی بر اینکه کجا کار می‌کرده‌اند، دریافتی‌شان چقدر بوده و ... جمع آوری کنند. برای مثال پرداختی‌ها خود مشخص‌کننده این است که فرد کجا مشغول بوده است. این مستندات را باید جمع کرد تا در صورت لزوم در شورای حل اختلاف ارائه داد.

وی با بیان اینکه چیزی به اسم عیدی توافقی وجود ندارد گفت: قانون تکلیف را هم برای کارگران و هم کارفرمایان مشخص کرده است. حتی آن دسته از کارگرانی که امضا کرده اند که عیدی خود را کامل دریافت کرده اند می توانند حقوق خود را پیگری کنند.

بیات بابیان اینکه اغلب کارفرمایان عیدی را در ماه های بهمن و نهایتاً‌اسفند پرداخت می کنند گفت:برخی از کارفرمایان هم هستند که عیدی را با تأخیر پرداخت می کنند که این کار تضییع حقوق کارگران است. بسیاری از کارگران حقوق حداقلی دریافت می کنند و دستشان خالی است. کارفرمایان بهتر است قبل از فرا رسیدن اسفند ماه عیدی کارگران را پرداخت کنند.

انتقاد گروه‌های مختلف بازنشستگان از همسان‌سازی

۶۷۹ بازديد

انتقاد گروه‌های مختلف بازنشستگان از همسان‌سازی/ در بودجه سال آینده بازنشستگان کارگری را درنظر بگیرند

بازنشستگان کارگری استان کرمان در انتقاد از همسان‌سازی اجرا شده در مردادماه، خواستار بازنگری شدند.

بازنشستگان تامین اجتماعی استان کرمان در تماس با خبرنگار ایلنا، از افزایش ناچیز همسان‌سازی انتقاد کردند و اعلام نمودند: آنچه در مردادماه اجرایی شده، نیازمند بازنگری و تجدیدنظر اساسی است.

در عین حال، این بازنشستگان متعلق به رده‌های مختلف مستمری بگیری هستند؛ بازنشستگان سایر سطوح می‌گویند با افزایش ناعادلانه همسان‌سازی، فاصله دریافتی ما با حداقل بگیران کم شده و در سالهای آینده این فاصله به نزدیک صفر خواهد رسید؛ این درحالیست که ما در زمان اشتغال، حق بیمه به مراتب بیشتری به حساب تامین اجتماعی ریخته‌ایم و باید همواره بیشتر از حداقل بگیران درآمد ماهانه داشته باشیم.

انتقاد به سایر سطوح محدود نمانده است؛ یک بازنشسته از کارافتاده‌ی کرمانی نیز در انتقاد از همسان‌سازی می‌گوید: برای بازماندگان و ازکار افتادگان، افزایش بسیار ناچیز بوده است؛ از کارافتادگانی که دیگر توان کار کردن ندارند، از مستمری مناسب بی‌بهره‌اند و همسان‌سازی نیز نتوانسته اوضاع را بهبود ببخشد.

بازنشستگان سایر سطح می‌گویند: در مورد بازنشستگان سخت و زیان آور، دیوان عدالت رای به نفع بازنشستگان داده است البته هنوز اصلاحات مطابق رای دیوان اجرایی نشده؛ آیا ما نیز باید به دیوان عدالت شکایت کنیم؟

این بازنشستگان با اشاره به اظهارات برخی مدیران سازمان که اصلاح همسان‌سازی را موکول به دریافت بخشی دیگر از بدهی‌های دولت کرده‌اند؛ می‌پرسند: اگر دولت بخشی دیگر از بدهی‌های خود به سازمان را بپردازد، همسان‌سازی برای همه گروه‌ها مجدداً اصلاح خواهد شد؟

یک بازنشسته کرمانی با انتقاد از تبعیض آشکار میان بازنشستگان صندوق‌های مختلف می‌گوید: برای بازنشستگان کشوری، همسان‌سازی واقعی اجرا شد؛ دریافتی آن‌ها به نود درصد شاغلان هم ترازشان رسید؛ چرا برای بازنشستگان کارگری که بیش از شصت درصد بازنشستگان کشور را تشکیل می‌دهند، این اتفاق نیفتاده است؟

وی توپ را در زمین دولت می‌اندازد و می‌گوید: مشکل از دولت است که بودجه علیحده برای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کارگری اختصاص نداده است و نمی‌توان زیاد از سازمان تامین اجتماعی گلایه‌مند بود؛ سازمان با اعتبار درونی خود متناسب‌سازی را اجرایی کرده اما ما بازنشستگان کارگری خواستار تخصیص بودجه مناسب برای همسان‌سازی حقوق‌ها هستیم؛ در لایحه بودجه سال آینده باید این مبلغ را بگنجانند.

او مسئولیت را متوجه نمایندگان مجلس می‌داند و می‌گوید: نمایندگان باید در اصلاح لایحه بودجه، اعتبار مناسب برای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کارگری در نظر بگیرند و برای آن ردیف بودجه منظور کنند.
ایلنا

دستمزد کارگرانِ و بازنشستگان کاهش یافت

۶۸۴ بازديد

به گزارش بانک اول با آغاز به کار جلسات کمیته دستمزد ذیل شورایعالی کار، بحث دستمزد کارگران شاغل و بازنشسته مثل هر سال داغ شده است؛ بیش از هفتاد درصدِ بازنشستگان کارگری که مستمری ماهانه آنها تابع حداقل حقوق مصوب شورایعالی کار است، امسال با دریافتی ماهانه ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی زندگی کردند؛ این درحالیست که هزینه‌های حداقلی زندگی، لااقل سه برابر یا چهار برابر این رقم است

آیت نیافر (فعال صنفی مستقل بازنشستگان) در رابطه با مقوله دستمزد و دشواری‌های احقاق حق کارگران می‌گوید: تعیین دستمزد برای کارگران از سوی شورایعالی کار که مجموعه‌ای از نمایندگان دولت، نمایندگان کارفرما و نمایندگان کارگری است، معضلی است که هر سال برای کارگران تکرار می‌شود. در سالهای گذشته این دستمزد تعیین شده، هیچگاه رضایت کارگران را جلب نکرده است. همیشه و همواره پیشنهادات اصلی توسط نمایندگان کارفرمایان و دولت مطرح شده؛ روال کار اینگونه است که این درصد مورد نظر دولتی‌ها و کارفرمایان، با چانه‌زنی از سوی نمایندگان کارگری برای افزایش مقداری اندک و انگشت‌شمار، کمی افزایش می‌یابد و نهایتاً بر سر عدد و رقمی به توافق می‌رسند که هرگز رضایت کارگران را تامین نکرده است.

چرا دستمزد همواره بسیار کمتر از سبد معیشت است؟

چرا افزایش دستمزد سالانه هرگز سبد معیشت کارگران را تامین نمی‌کند؛ این فعال صنفی بازنشستگان در پاسخ می‌گوید: مشکلات، عدیده و بسیار است؛ دولت باید داور این نشست‌ها و بی‌طرف باشد اما خودش دارای رای است. تعداد آرای آن‌ها و نمایندگان کارفرما در شورای به اصطلاح سه جانبه، از نمایندگان کارگری بیشتر است. درضمن و مهمتر از همه، ترکیب خود دولت و نمایندگان شرکت کننده در این شورا است. بخش بسیار بزرگی از تولید در اختیار دولت و نهادها و سازمانهای شریک در قدرت سیاسی است. بنابراین، دولت به همراهِ «شبه دولت»، بزرگترین کارفرمای حال حاضر کشور است. نماینده کارفرمایان بخش خصوصی نیز در تصمیمات مزدی، همراه و هم رای با دولت قرار می‌گیرند. کارفرمایان مدافع منافع خودشان هستند و طبیعی است که هرگز حاضر به سود کمتر نیستند.

نیافر به ترفندی که کارفرمایان به کار می‌گیرند تا با افزایش مزد مخالفت کنند، اشاره می‌کند: از سوی دیگر کارفرمایان در فرمول‌های محاسباتی، سهم کارگران در تولید را به حداقل کاهش می‌دهند یعنی تلاش می‌کنند سهم کارگران از تولید ملی را به نزدیک صفر برسانند. سه‌جانبه‌گرایی اجرایی نیز خارج از عرف و استاندارد متعارف جهانی است و خارج از محدوده‌ی مقاوله نامه‌های سازمان جهانی کار قرار دارد. مقاوله‌نامه‌های ۸۷ و ۹۸ هرگز در ایران اجرا نشده است و سه‌جانبه‌گرایی، فقط ظاهری و باسمه‌ای است و به همین دلیل است که دستمزد حتی بدون امضای نمایندگان کارگری، تصویب و ابلاغ می‌شود.

آنچه که از تصمیم‌های دستمزدی شورایعالی کار بیرون می‌آید تماماً به نفع کارفرمایان و صاحبان سرمایه دولتی و خصوصی است. در اینجا یک ضرب‌المثل معروف مصداق پیدا می‌کند "چاقو هیچ وقت دسته خودش را نمی‌برد."

این فعال صنفی بازنشستگان ادامه می‌دهد: اگر سود کارفرمایان در تولید جهانی مثلاً عدد ۵ درصد از قیمت تمام شده کالا باشد و دستمزد کارگر به طور مثال عدد ۲ باشد، در ایران کارفرمایان عدد ۵ درصد سود تولید را ۱۵ یا ۲۰ و ۲۵ درصد در نظر می‌گیرند و عدد مثالی ۲ درصد دستمزد کارگران از حاصل تولید را به منفی ۱ کاهش می‌دهند. عدم اجرای مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی نیز قدرت چانه‌زنی و مطالبه‌گری کارگران را به شدت کاهش داده است؛ در واقع کارگران و نمایندگانشان هیچ اختیاری ندارند. نمایندگان کارگری شرکت‌کننده در نشست‌های سه جانبه در شورایعالی کار دلسوزانه هر تلاشی هم بکنند، از قدرت اجرایی برخوردار نیستند و به نتیجه نمی‌رسند کمااینکه نمونه آن را در مذاکرات مزدی سال اخیر دیدیم که بدون امضای نمایندگان کارگری، مزد سالانه کارگران تصویب و ابلاغ شد و همین مزد، به بازنشستگان نیز تسری یافت.

او از استدلالات فوق نتیجه می‌گیرد: پس آنچه که از تصمیم‌های دستمزدی شورایعالی کار بیرون می‌آید تماماً به نفع کارفرمایان و صاحبان سرمایه دولتی و خصوصی است. در اینجا یک ضرب‌المثل معروف مصداق پیدا می‌کند «چاقو هیچ وقت دسته خودش را نمی‌برد.» کارگران همیشه بازنده این نشست‌ها هستند. در نتیجه اکنون حداقل دستمزد کارگران به یک چهارم هزینه سبد معاش کاهش یافته است.

تبعات عقب ماندگی مزدی چیست؟

در ایران مقاوله‌نامه‌های بنیادی و اساسی اجرا نمی‌شود. دولت بی‌طرف نیست چون خودش بزرگترین کارفرماست. نمایندگان کارگری از آرای مساوی برخوردار نیستند؛ همین نمایندگان کارگری نیز از ضمانت  و قدرت اجرایی برخوردار نیستند بنابراین  کارگران در کارزار تعیین دستمزد، خلع سلاح هستند.

نیافر ادامه می‌دهد: البته سبد معاش با مکانیسم‌ها و فرمول‌های فعلی، هزینه مسکن را دربرندارد که اگر هزینه واقعی مسکن در کلانشهرها در نظر گرفته شود، ۱۳ یا ۱۴ میلیون تومان دریافتی ماهانه نیز پاسخگوی زندگی کارگران نیست. این شرایط و اوضاع، معلولِ‌عدم وجود تشکل‌های مستقل از دولت و کارفرما است که در مقاوله نامه‌های سازمان جهانی کار مقرر شده است.

او تاکید می‌کند: متاسفانه در ایران مقاوله‌نامه‌های بنیادی و اساسی اجرا نمی‌شود. دولت بی‌طرف نیست چون خودش بزرگترین کارفرماست. نمایندگان کارگری از آرای مساوی برخوردار نیستند؛ همین نمایندگان کارگری نیز از ضمانت و قدرت اجرایی برخوردار نیستند بنابراین کارگران در کارزار تعیین دستمزد، خلع سلاح هستند. اما در عوض، دولت و کارفرمایان قدرت اجرایی بسیار زیادی دارند و در نتیجه، همیشه شکست نصیب کارگران می‌شود. نتیجه چیست؛ اینکه ما هر ماه و هر سال، شاهد فقیرتر شدن کارگران و دیگر زحمت‌کشان هستیم. این فقر و عقب ماندگی معیشتی، تبعات تلخ بسیار دارد؛ تبعاتی که هر روز در گوشه و کنار شهرها می‌بینیم، از جمله افزایش کودکان کار، افزایش ترک تحصیل کودکان، افزایش مشاغل کاذب، افزایش بیکاری و افزایش طلاق و کاهش نرخ ازدواج و همچنین افزایش مشاغل کاذب و سیاه؛ اینها مسائل دردناکی است که هر روز شاهد هستیم.

چاره چیست؟

نیافر، چاره را تنها در افزایش عادلانه و قانونی دستمزد می‌داند منتها بر این باور است که برای احقاق حقوق مزدی کارگران شاغل و بازنشسته، اجرای مقاوله‌نامه‌های سازمان بین المللی کار به خصوص مقاوله‌نامه‌های ۹۸ و ۸۷ این سازمان، یک پیش شرط اساسی است.

او تاکید می‌کند: تا این مقاوله‌نامه‌ها اجرایی نشوند، کارگران قدرت چانه‌زنی نخواهند داشت و تا قدرت چانه‌زنی نباشد، مزد همیشه یک سوم یا یک چهارم سبد معیشت تعیین خواهد شد چراکه دولت و کارفرمایان حاکمان بلامنازع در زمین بازیِ دستمزد هستند.

اگر ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان شود باید دستمزد ۶۰۰ برابر شود

۶۸۰ بازديد

اگر ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان شود باید دستمزد ۶۰۰ برابر شود/ درمان و معیشت دو مشکل بزرگ بازنشستگان

افزایش نرخ ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی نیاز کارگران و بازنشستگان به افزایش ۶۰۰ درصدی دستمزد دارد که باید در بودجه اشاره و مصوب گردد، تا شورایعالی کار براساس آن تصمیم قانونی اتخاذ نماید.

به گزارش خبرنگار ایلنا، حذف یا ادامه تخصیص و تامین ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی این روزها در صدر اخبار اقتصادی است؛ از یکسو کمیسیون تلفیق از تصمیم برای حذف این ارز و تعیین نرخ ۱۷۵۰۰ تومان به عنوان تک نرخی شدن دلار خبر می‌دهد. انتشار خبر این موضوع نگرانی‌هایی فعالان کارگری را در پی داشت. آن‌ها معتقدند، تک نرخی شدن قیمت ارز سبب کوچک شدن سفره کارگران می‌شود و آثار جبران ناپذیری فراوانی به بار می‌آورد. فعالان بازنشستگان تامین اجتماعی همچنین معتقدند، مستمری‌بگیران همانند بسیاری دیگر از مشاغل تحت تاثیر تک نرخی شدن ارز قرار می‌گیرند. 

بنابر گفته‌های رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی مازندران، مشکلات معیشتی و درمانی بلای جان بازنشستگان تامین اجتماعی شده است. این مشکلات باید از سوی دولت‌ها مورد توجه قرار گیرد.

نصراله دریابیگی (رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی مازندران و عضو کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی کشور) درباره مطالبات بازنشستگان گفت: بازنشستگان امروز تامین اجتماعی همان کارگران دیروز هستند. مشکلات معیشتی و درمانی گریبانگیر بازنشستگان شده و زندگی آن‌ها را با چالش‌های متعددی همراه کرده است. مسئولان کشور با بهره‌گیری از تبلیغات و شعارهای رسانه‌ای می‌گویند که در جهت حل مشکلات کارگران بازنشسته گام برمی‌دارند اما مشکلات این گروه را حل نمی‌کنند. مشکل بازنشستگان تامین اجتماعی نه تنها حل نشده اما بازنشستگان و کارگران به دلیل سیاست‌های نادرست دولت و مجلس شورای اسلامی با مشکلات فراوانی روبرو خواهند شد. 

ماده ۴۱ قانون کار به مطابات مزدی جامعه کارگری اشاره می‌کند. قانونگذار در این ماده قانونی نوشته است: شورای عالی کار همه‌ساله موظف است، میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به معیارهای ذیل تعیین نماید: 

۱ - حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌شود. 

۲ - حداقل مزد بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگی‌های کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازه‌ای باشد تازندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام می‌شود را تامین نماید. 

معیشت و درمان دو مشکل بزرگ بازنشستگان

عضو کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی کشور بر این باور است، ماده ۴۱ قانون کار در کشور اجرا نمی‌شود. اجرا نشدن این ماده قانونی سبب بروز مشکلات فراوانی برای مستمری‌بگیران و مزدبگیران کشور شده است. او توضیح داد: شورایعالی کار ماهیتی سه‌جانبه گرایی دارد و به ریاست وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار می‌شود. اگرچه ماهیت این شورا سه جانبه‌گرایی است اما نمی‌تواند نرخ تورم و سبد معیشت خانوار را در دستمزد کارگران محاسبه کند. سبد معیشت، مهم‌ترین مولفه افزایش دستمزد کارگران محسوب می‌شود اما بر اساس اسناد موجود، دستمزد کارگران و مستمری بازنشستگان حدود ۵ میلیون تومان از سبد معیشت خانوار کمتر است. 

ماده ۹۶ تامین اجتماعی درباره افزایش دریافتی مستمری بازنشستگان با توجه به هزینه‌های زندگی اشاره می‌کند. در این ماده آورده‌اند: سازمان مکلف است میزان کلیه مستمری‌های بازنشستگی، از کارافتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را در فواصل زمانی که حداکثر از سالی یکبار کمتر نباشد باتوجه به افزایش‌هزینه زندگی با تصویب هیات وزیران به همان نسبت افزایش دهد.

مجلس تمام گروه‌ها را در نظر بگیرد

وی در این ارتباط گفت: ماده ۹۶ تامین اجتماعی به تاثی از ماده ۴۱ قانون کار، نهاد تامین اجتماعی را موظف می‌کند که مستمری بازنشستگان را افزایش دهد. در این روزها، قدرت خرید بازنشستگان تامین اجتماعی مثل کارگران کاهش یافته و آن‌ها را در معرض مشکلات فراوانی قرار داده است. 

دریابیگی توضیح داد: مجلس بودجه سال ۱۴۰۰ را مورد ارزیابی و بررسی قرار داده است. کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰، خواهان حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از منابع تامین ارزاق عمومی کشور است. کارگران و مستمری بگیران تامین اجتماعی، تقریبا نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. اگر قیمت ارز در سال آینده تک نرخی شود، مشکلات فراوانی برای جامعه کارگری به وجود می‌آید. 

او تشریح کرد: همچنین نمایندگان مجلس معتقدند، تک نرخی شدن قیمت ارز سبب جلوگیری از رانت می‌شود. واضح و روشن است که برخی به وسیله رانت از ارز ۴۲۰۰ تومانی سوءاستفاده کرده‌اند. افزایش قیمت و تک‌نرخی کردن قیمت ارز، تنها راه مبارزه با رانت نیست. اگر قیمت ارز تک نرخ شود باید دستمزد بازنشستگان ۶۰۰ برابر شود. من مخالف سرسخت طرح کمیسیون تلفیق و بودجه مجلس شورای اسلامی هستم. ادله من بر این است که نمایندگان مجلس باید تمام واقعیات جامعه را درنظر بگیرند. تک نرخی شدن قیمت ارز با یارانه یا بدون یارانه، مشکلی حل نخواهد کرد. 

عضو کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی کشور درباره تاثیر یارانه نقدی بر تورم گفت: نمایندگان مجلس تصمیم دارند به مردم یارانه نقدی پرداخت کنند. پرداخت یارانه بدون کار، سهمی مهلک برای مردم به حساب می‌آید و نرخ تورم را افزایش می‌دهد. راستی‌آزمایی این ادعا، هدفمند کردن سارانه‌هاست. محمود احمدی‌نژاد در دوران ریاست جمهوری خود، طرح هدفمندسازی یارانه‌ها را اجرا کرد و یارانه نقدی به مردم پرداخت. این موضوع، سبب افزایش نرخ تورم و گرانی قیمت ارز شد. پس از هدفمند کردن یارانه‌ها، قیمت حامل‌های انرژی افزایش یافت و به تبع این گرانی، نقدینگی کارخانه‌ها نیز کاهش یافت. بسیاری از کارخانه‌ها، کارگران خود را اخراج کردند و دود این موضوع دوباره به چشم کارگران رفت. یارانه ۴۵ هزار تومانی، دردی از جامعه کارگری درمان نمی‌کند. یارانه باید به سمت تولید برود و سپس به سفره‌های مردم بازگردد.

درمان رایگان، اصلی فراموش شده

اصل ۲۹ قانون اساسی به برخورداری از «درمان رایگان» اشاره می‌کند. قانونگذار در این اصل نوشته است: برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی‌سرپرستی، درراه‌ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبت‌های پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تامین کند. 

دریابیگی به اصل ۲۹ قانون اساسی اشاره کرد و گفت: در قانون اساسی به الزام درمان رایگان اشاره شده اما بازنشستگان و بیمه شدگان از درمان رایگان محروم هستند. مردم همچنین حق بیمه مکمل را از جیب خود پرداخت می‌کنند در حالیکه دولت باید آن را پرداخت کند. حدود ۷۰ درصد از جمعیت کل کارگران کشور را را، حداقل بگیرها تشکیل می‌دهند. این سوال مطرح می‌شود، آیا دولتمردان و نمایندگان مجلس توانایی زندگی کردن با دستمزد ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار توامنی را دارند؟ خواسته به حق بازنشستگان تامین اجتماعی رفع مشکلات معیشتی و درمانی بر اساس قانون است. من از مجلس می‌خواهم به مشکلات معیشتی و درمانی مستمری‌بگیران در بودجه 1400 توجه کنند.

وی در پایان گفت: ما خواهان حضور بازنشستگان در خیابان‌ها نیستیم. آن‌ها شاهد تبعیض آشکار علیه خودشان هستند و به همین دلیل به خیابان‌ها می‌آیند. دولت برای همسان‌سازی مستمری بازنشستگان از منابع سازمان و جیب کارگران هزینه می‌کند و هیچ حمایتی از این گروه نمی‌کند. اگرچه بازنشستگان کشوری و لشکری تحت چتر حمایتی دولت هستند اما جمعیت ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفری بازنشستگان تامین اجتماعی از این مزایا محروم هستند. ما می‌خواهیم که مسئولان صدای ما را بشنوند. بازنشسته‌ها در کارگاه‌ها و واحدهای اقتصادی و صنعتی به مدت ۳۰ سال اشتغال داشته‌اند. شرایط سخت معیشتی سبب شده که آن‌ها در سنین ۵۰ تا ۷۰ سالگی به مشاغلی مثل دستفروشی و رانندگی روی بیاورند. هر کشوری که به بازنشسته‌ها کم توجهی کند، کارگر و تولید داخلی را نیز نادیده می‌گیرد.
ایلنا

مزد ۱۴۰۰ کارگران بدون توجه به مبحث «مزد منطقه‌ای» تعیین می‌شود

۶۸۶ بازديد

معاون روابط کار وزیر کار گفت: تعیین حداقل دستمزد سال ۱۴۰۰ کارگران بدون در نظر گرفتن مباحث مزد منطقه ای است و نقطه نظرات افراد راجع به تعیین حداقل مزد، هیچ تغییری را در ساز و کار تعیین حداقل مزد سال آینده ایجاد نخواهد کرد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، هرساله در ماه های پایانی سال جلسات کمیته مزد کارگران برگزار می شود. شرکای اجتماعی در این جلسات هزینه سبد معیشت را برای ورود به جلسات شورای عالی کار تعیین می کنند، با توجه به اینکه امسال حقوق و دستمزد کارگران به دلیل گرانی‌های سرسام آور با عقب ماندگی شدید همراه شده هست، مانند سنوات گذشته صحبت هایی درباره تعیین مزد منطقه ای و صنفی شده،که نمایندگان کارگران معتقدند زیرساخت ها برای تعیین مزد منطقه ای فراهم‌نیست.

برخی از نمایندگان کارگران تعیین مزد منطقه ای و صنفی را پایمال کردن حق کارگران می دانند و معتقدند در حال حاضر دستمزد با توجه به افزایش افسار گسیخته تورم نباید به صورت منطقه ای تعیین شود.

* تعیین دستمزد کارگران بر اساس مناطق و صنایع مشروط به تامین حداقل معیشت یک خانوار ۳.۳ نفری است

حاتم شاکرمی، معاون روابط کار وزارت کار درباره دستمزد کارگران معتقد است: مزد به هر شکلی که تعیین شود تابع نرخ تورم و هزینه‌های زندگی است و حتما در تعیین دستمزد این دو معیار باید لحاظ شود. بنابراین با وجود اینکه قانون کار می‌گوید، می‌توانید مزد را بر اساس مناطق و صنایع تعیین کنید اما این کاملا مشروط به تامین حداقل معیشت یک خانوار ۳.۳ نفری است.

شاکرمی با اشاره به طرح بخشی از کارفرمایان در رابطه با بحث دستمزد و مزد منطقه‌ای گفت : حدود دو سالی است برخی کارفرمایان باتوجه به ظرفیت‌هایی که در ماده ۴۱ قانون کار دیده شده ، درخواست کردند که این روش‌ها هم به جریان بیفتد اما این نگرش با ظرفیت‌هایی که در قانون کار وجود دارد، متفاوت است.

وی در ادامه گفت : نگاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این است، با وجود اینکه این ظرفیت در قانون پیش‌بینی شده است، ولی طبق متن ماده ۴۱ قانون کار به تامین حداقل معیشت یک خانوار، مشروط است. مزد به هر شکلی که تعیین شود تابع نرخ تورم و هزینه‌های زندگی است و حتما در تعیین دستمزد این دو معیار باید لحاظ شود. بنابراین با وجود اینکه قانون کار می‌گوید که می‌توانید مزد را بر اساس مناطق و صنایع تعیین کنید اما این کاملا مشروط به تامین حداقل معیشت یک خانوار ۳.۳ نفری است.

وی در ادامه ضمن تاکید بر این موضوع که حداقل مزد باید در تمام بخش‌ها لحاظ شود و اگر بخواهیم که مزد منطقه‌ای و یا صنایع خاص را لحاظ کنیم حتما باید قانون را در نظر بگیریم خاطر نشان کرد : در خصوص درخواست معافیت بخشی از جامعه از شمول حداقل دستمزد در اواخر سال گذشته، این موضوع در «شورای عالی کار» محل بحث و بررسی قرار گرفت که قرار شد با کار پژوهشی در سطح ملی در این زمینه با مشارکت شرکای اجتماعی دولت و موسسات پژوهشی و استفاده از ظرفیت‌های تمام صاحب‌نظران انجام شود اما این موضوع مانع بررسی مزد ۱۴۰۰ در شورای عالی کار نخواهد شد .

وی در ادامه گفت : ما با اجرای قانون مخالفتی نداریم، اما به عنوان معاون روابط کار و دبیر شورای عالی کار، معتقدم نباید با حذف حداقل مزد، در مناطق و صنایع، مزد را تعیین کنیم. همچنین اعتقادم بر این است که اگر می‌خواهیم مزد متفاوت برای صنایع متفاوت و برای نقطه جغرافیای متعدد تعیین کنیم باید حداقل‌های به رسمیت شناخته شده در قانون کار را پوشش دهد.

شاکرمی با تاکید بر تعیین حداقل دستمزد بدون در نظر گرفتن مباحث مزد منطقه ای گفت : نقطه نظرات افراد راجع به تعیین حداقل مزد، هیچ تغییری را در ساز و کار تعیین حداقل مزد سال آینده ایجاد نخواهد کرد، آنچه در تصمیم گیری‌های شورای عالی کار اثرگذار است اطلاعاتی است که توسط مراجع ذی‌صلاح اعلام می‌شوند و شورای عالی کار همان‌ها را بر اساس تکالیف مندرج در ماده ۴۱ قانون کار بررسی می‌کند. لذا هیچ تغییری در روند بررسی حداقل مزد ۱۴۰۰ ایجاد نشده است. قطعا در تعیین دستمزد مشارکت جدی کارگر و کارفرما لحاظ می‌شود و مزد سال آینده هم طبق سال‌های گذشته و با سازو کار پیش‌بینی شده در قانون کار تعیین می‌شود.

وی در ادامه افزود: ما در حال حاضر همانند روال گذشته منتظر تعیین میزان تورم از سوی مراجع مسئول هستیم اما از نظر اطلاعات استانی تا کنون بیش از ۲۴ استان نظرات جامعه کارگری و کارفرمایی در مورد تعیین حداقل دستمزد را اخذ کرده‌ایم و به موازات آن در کمیته دستمزد شورای عالی کار، اطلاعات جمع آوری شده و نتایج تحقیقات یاد شده را بررسی می‌کنیم. تا با این اطلاعات وارد بحث دستور کار شورای عالی کار شویم بررسی و تحقیقاتی که به جریان افتاده‌اند به هر حال هر ساله این اطلاعات در پایان سال تعیین می شوند .

شاکرمی با اشاره به اظهارنظر برخی در خصوص تشکیل جلسات متعدد شورای عالی کار گفت : به نظر من برگزاری جلسات متعدد و یا طولانی شدن در خصوص تصمیم‌گیری در این جلسات تاثیرگذار نیست.

وی در ادامه افزود : با توجه به برگزاری جلسات کمیته مزد از گروه‌های کارگری و کارفرمایی خواسته‌ایم که افراد صاحب صلاحیت و ثابت را برای حضور در جلسات مزدی معرفی کنند. از دستگاه‌های دولتی مربوطه هم خواسته‌ایم که نمایندگان خود را به صورت ثابت در جلسات بفرستند و حضور تخصصی، مستمر و منظم داشته باشند.

منبع: خبرگزاری تسنیم

 

ابهام در واریز مبلغ متناسب‌سازی برخی بازنشستگان

۶۸۲ بازديد
 
برخی بازنشستگان مشاغل سخت و زیان‌آور تامین اجتماعی، از ابهام در واریز مبلغ متناسب‌سازی دی ماه خبر می‌دهند.
به گزارش ایلنا، بازنشستگان مشاغل سخت و زیان آور سازمان تامین اجتماعی اعلام کردند که در فیش حقوقی آذر ماه آنها تفاوت مبلغ متناسب‌سازی مرداد تا آذر، به گونه‌ای غیرواقعی محاسبه شده است. برای نمونه اکبر بادره، یکی از همین بازنشستگان گفت که تنها 213 هزار و 500 تومان بابت تفاوت متناسب‌سازی مرداد تا آذر دریافت کرده است؛ درحالیکه 35 سال بیمه‌پردازی داشته است؛ یعنی در هر روز حدود 1400 تومان.

در همین حال به هر یک از مستمری‌بگیران بابت تفاوت متناسب‌سازی مرداد تا آذر مبالغ متفاوتی پرداخت شده است؛ برخی کمتر از 100 هزار تومان و برخی بیشتر از این میزان و تا 200 هزار تومان هم دریافت کرده‌اند. دلیل تفاوت در مبلغ متناسب‌سازی بازنشستگان سنوات بیمه‌پردازی و تفاوت در سطوح مستمری‌بگیری آنهاست.

در واقع هرچه بازنشستگان از پایین‌ترین سطح مستمری فاصله داشته باشند و به سقف نزدیکتر باشند، مبالغ بیشتری را بابت متناسب‌سازی دریافت می‌کنند؛ اما در مورد بازنشستگان مشاغل سخت و زیان‌آور مانند اکبر بادره، مبنای محاسبه نه 10 سال سنوات ارفاقی دوران بازنشستگی در مشاغل سخت و زیان، بلکه 4 درصد مابه‌التفاوت بازنشستگی در مشاغل سخت و زیان‌آور است که باید توسط کارفرمایان پرداخت شود.

اما برخی از همین بازنشستگان می‌گویند که فیش حقوقی دی ماه آنها بدون محاسبه افزایش مبلغ متناسب‌سازی صادر شده و حتی در مبلغ مستمری (پایه حقوق) هم اعمال نشده است، درنتیجه تفاوتی میان مستمری آذر و دی ماه آنها وجود ندارد و همان مبلغ را دریافت می‌کنند.

گفتنی است با مذاکراتی که به دنبال نارضایتی بازنشستگان از شیوه اعمال متناسب‌سازی در تامین اجتماعی به جریان افتاده، قرار بر این شد که آیتم‌های مبلغ متناسب‌سازی، ضریب ترغیب و تفاوت تطبیق، از آذرماه در پایه حقوق محاسبه شوند، تا ضرایب افزایش مستمری 1400 روی آنها اعمال شود.
کارگر نیوز

منافعِ هپکو یا منافعِ تامین اجتماعی؟!

۶۸۰ بازديد

 

در حالیکه کارگران هپکو و نماینده مردم اراک در مجلس به دنبال تهاتر هرچه سریعتر بدهی‌های این مجموعه هستند، عضو کارگری هیات امنای تامین اجتماعی می‌گوید؛ این تهاتر به نفع سازمان نیست؛ در این بین آیا چه کسی مقصر است جز «دولت» که این چنین به تضاد منافع دامن می‌زند؟!

به گزارش خبرنگار ایلنا، کارگران هپکو حداقل دو بار در دی ماه، در اعتراضاتی که آن‌ها را تجمع صنفی آرام نامیده‌اند، خواستار تهاتر بدهی ۱۲۰۰ میلیارد تومانی این مجموعه شدند. این کارگران یکبار در ۱۵ دی و بار دیگر در ۲۱ دی ماه، مقابل درهای مجتمع جمع شدند و درخواست کردند: «هرچه زودتر بدهی‌های هپکو را تهاتر کنید تا قفل‌های تولید باز شود و این مجموعه بتواند به تولید با ظرفیت کامل برسد.»

کارگران هپکو در پلاکاردی که در دست دارند، یک سوال ساده می‌پرسند: مقصر کیست؛ چرا مدیران نجومی بگیر که بعد از واگذاری به بخش خصوصی، آمدند و رفتند، این بدهی سنگین را بر شانه‌های نحیف هپکو، تحمیل کردند؛ چرا تاوان اشتباهات آن‌ها را بایستی کارگران هپکو و تولید ملی پس بدهد؟!

بحثِ «تهاتر بدهی ۱۲۰۰ میلیارد تومانی هپکو به نظام بانکی کشور» امروزه یکی از داغ‌ترین و چالش برانگیزترین مباحث مطرح در این مجموعه است؛ مجموعه‌ای که بعد از اولین واگذاری به بخش خصوصی در سال ۸۶، دچار رکود شدید شد، به‌طوری‌که تولید آن در ۶ ماه اول امسال به کمتر از ۱۸ دستگاه رسیده بود.

تفاهم نامه‌ای که اجرای آن آغاز نشد!

بعد از تیرماه و واگذاری بیش از ۵۰ درصد سهام هپکو به سازمان تامین اجتماعی که در قالب رد بخشی از دیون دولت به سازمان صورت گرفت، این مجتمع به نزع و جان کندن افتاده، توانست تا حدودی نفس تازه کند؛ مدیرعامل منتخب سازمان تامین اجتماعی، در صندلی مدیریت مجموعه نشست؛ دستمزدهای کارگران بعد از مدت‌ها تاخیر و پرداخت‌های کجدار و مریز، مرتب شد و زمزمه‌های شروع تولید به گوش رسید؛ به گونه‌ای که در تابستان امسال، تفاهم نامه‌ای برای ساخت ماشین آلات صنعتی و معدنی توسط هپکو به امضا رسید.

ششم مرداد ماه سال جاری، تفاهمنامه همکاری شرکت‌های بزرگ معدن و صنایع معدنی با شرکت هپکو کلید خورد و قرار شد در نخستین گام ۷۰۰ دستگاه ماشین‌آلات راه‌سازی توسط هپکو تا سال آینده ساخته و تحویل شود.

 غلامرضا روزبهانی، معاون مالی و اداری سازمان ایمیدرو، در برنامه امضای تفاهمنامه شرکت‌های بزرگ معدنی و خانه معدن با هپکو گفت: براساس برنامه تولید کوتاه مدت قرار است ۲۰۴ دستگاه ماشین‌آلات راه‌سازی در سال ۹۹ و همچنین تعداد ۷۷۴ دستگاه ماشین‌آلات راه‌سازی در سال ۱۴۰۰ تولید شود.

اما علیرغم گذشت بیش از پنج ماه از امضای تفاهم نامه فوق، هنوز تولید در هپکو روی غلتک نیفتاده و استارت واقعی نخورده است؛ مشکلات چیست؛ ریشه‌ای‌ترین مشکل هپکو، همین بدهی‌های هنگفتی است که به نظام بانکی کشور دارد که به گفته ابوالفضل رنجبر (نایب رئیس شورای اسلامی کار هپکو) اگر تسویه شود، هپکو می‌تواند کارت بازرگانی داشته باشد، تولید را آغاز کند و سر پا شود.

او در گفتگو با ایلنا تاکید می‌کند: برای کارگران هپکو، «تولید» مهمتر از همه چیز است؛ اگر قفل‌ها باز نشود و تولید مجدداً رونق نگیرد، کارگران و معیشت آن‌ها به مخاطره خواهند افتاد؛ به همین دلیل است که کارگران هپکو قبل از هر چیز دیگر، دغدغه تولید و رفع مشکلات آن را دارند.

یک معضل دیگر در هپکو که آنهم به نوعی زاییده همین بدهی هنگفتِ تسویه نشده است، عدم ممنوعیت واردات ماشین آلات صنعتی و معدنی است؛ ماشین آلاتی که به طور بالقوه، توان ساخت آن‌ها در هپکو وجود دارد اما تا زمانیکه مشکلات هپکو حل نشود و این مجموعه نتواند از شر بدهی‌های خود خلاص شود، معدنکاران به بهانه معطلی بسیار و توقف تولید در هپکو، واردات آن‌ها را دنبال خواهند کرد؛ معدنکاران می‌گویند: ما نیاز به ماشین داریم، چقدر می‌توانیم معطل و منتظر بمانیم؟

مناقشه بر سر حل مشکل بدهی‌ها!

اما بحث رهایی از دست بدهی‌های ۱۲۰۰ میلیارد تومانی هپکو، بحثی پردامنه و مشکل ساز است؛ دولت قصد ندارد از خزانه ملی، این بدهی‌ها را به نظام بانکی کشور بپردازد و تسویه کند؛ مدیران قبلی که این بدهی‌ها، محصول عملکردِ نادرست و نسنجیده آن‌هاست، گذاشته‌اند و رفته‌اند و مجتمع را با این بدهی انبوه به حال خود رها کرده‌اند؛ حالا هپکو با اینهمه مشکل و بدهی، روی دست سازمان تامین اجتماعی مانده است و تنها راهکاری که مسئولان به ذهنشان می‌رسد، تهاتر این بدهی با بخشی از بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی است؛ آیا این تهاتر که می‌تواند مشکلات هپکو را حل کند، به نفع سازمان تامین اجتماعی، نهادی بین النسلی و متعلق به طبقه کارگر، نیز هست؟

هپکو1

در بند و تبصره ۲ قانون بودجه ۹۹ دولت مکلف شده ۵۰ هزار میلیارد تومان از بدهی بالغ بر ۲۵۰ هزار میلیارد تومانی خود (البته تا ابتدای سال ۹۹) را از طریق سهام شرکتهای دراختیار به سازمان تامین اجتماعی بپردازد؛ در راستای اجرای همین مصوبه -که البته کارگران و بازنشستگان هرگز از آن رضایت نداشته‌اند چراکه معتقدند باید پول نقد به جای بدهی‌ها پرداخت شود- در تیرماه دولت ۳۲ هزار میلیارد تومان از بدهی انباشته خود را در قالب سهام نُه شرکت، به سازمان واگذار کرد؛ یکی از این شرکت‌ها هپکو اراک بود که پنجاه و چند درصد سهام آن به تامین اجتماعی واگذار شد.

بعد از تیرماه تا امروز که دهمین ماه از سال ۹۹ سپری شده، دولت ریالی به سازمان پرداخت نکرده و بنابراین ۱۸ هزار میلیارد دیگر از تعهدات قانونی دولت در سال ۹۹ باقی مانده است؛ حال اگر قرار باشد تهاتر بدهی‌های هپکو اجرایی شود، سازمان باید از خیر ۱۲۰۰ میلیارد تومان از این ۱۸ هزار میلیارد تومان نیز بگذرد و آن‌ها را پای بدهی‌های تسویه شده شرکت هپکو بگذارد!

آیا این تهاتر، تنها راهکار باقیمانده است؛ چرا وقتی هزینه‌های مستمر و ماهانه تامین اجتماعی، نقدی و ریالی است، دولت بدهی خود را نقدی و ریالی نمی‌پردازد؛ اگر قرار به پرداخت از طریق واگذاری سهام شرکت‌هاست، چرا سهام شرکت‌های مشکل‌دار که این همه بدهی به نظام بانکی دارند، به سازمان واگذار می‌شود؛ مگر خودشان بارها نگفتند صندوق‌ها «بنگاه‌داری» نکنند؟!

با اینهمه به نظر می‌رسد، تهاتر بدهی‌ها بحثی جدی است و قرار است حداکثر ظرف یک ماه انجام شود؛ بیست و دوم دی ماه، جلسه‌ای با حضور استاندار مرکزی، نماینده مردم اراک در مجلس و مسئولان وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی برای حل مشکل بدهی‌های هپکو برگزار شد؛ استاندار مرکزی بعد از این جلسه به خبرنگاران گفت: در این جلسه راهکارهایی برای حل مشکلات تولیدی این شرکت مطرح و مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا مقرر شد از محل منابع مالی در اختیار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، فرآیند تهاتر بدهی‌های بانکی انجام شود.

آقازاده با تاکید بر اینکه دولت پیگیر حل مشکل تهاتر شرکت هپکوست، افزود: نحوه تامین منابع مالی تهاتر بدهی‌های بانکی شرکت هپکو توسط مقام عالی وزارت مشخص شده و این فرآیند را عملیاتی خواهند کرد گرچه بنده از محلی که قرار است این منابع مالی تامین شود مطلع هستم اما ترجیح می‌دهم که توسط وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام شود.

او افزود: در این جلسه مقرر شد ظرف یک ماه آینده مبلغ ۱۲۰۰ میلیارد تومان بدهی‌های شرکت هپکو با بانک‌ها تهاتر شود تا این شرکت از بن بست تولید خارج شده و روند فعالیت آن با برطرف شدن مشکل بدهی بانکی شتاب گیرد.

به نظر می‌رسد واقعاً قصد دارند بخشی دیگر از بدهی‌های دولت به سازمان را پای بدهی‌های هپکو به نظام بانکی بگذارند؛ با این کار اما واقعاً مشکلات هپکو حل خواهد شد و آنگونه که نماینده مردم اراک در مجلس می‌گوید، فعلاً هیچ راهکار دیگری وجود ندارد.

نماینده مجلس: تهاتر بدهی‌ها می‌تواند به نفع سازمان تامین اجتماعی باشد

علی اکبر کریمی (نماینده اراک در مجلس شورای اسلامی) در این رابطه به ایلنا می‌گوید: ما مساله بدهی‌های هپکو را پیگیری بسیار کردیم؛ جلسه‌ای هم در کمیسیون صنایع مجلس داشتیم ولی به هرحال باید مسئولین امر در وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بانک مرکزی، مراحل اجرایی موضوع را پیش ببرند؛ با توجه به ظرفیت بند و تبصره دو قانون بودجه، تا سقف ۵۰ هزار میلیارد تومان امکان تهاتر مطالبات سازمان تامین اجتماعی از دولت فراهم شده و باید مراحل اداری تهاتر بدهی‌های هپکو انجام شود. در مجلس این مساله را بررسی کردیم و با دستگاه‌های مرتبط نیز رایزنی شده که این موضوع هرچه سریعتر به سرانجام برسد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا تا پایان سال، این تهاتر اجرایی خواهد شد یا خیر؛ می‌گوید: ما امیدواریم خیلی زودتر از پایان سال، این کار صورت بگیرد اما مراحل کار در اختیار مسئولان دولتی است و امیدوارم تعلل نکنند و هرچه زودتر این امر به مقصود برسد.

کریمی در پاسخ به این سوال که آیا این تهاتر به نفع سازمان تامین اجتماعی نیز هست؛ می‌گوید: آنچه در قانون بودجه سال ۹۹ پیش‌بینی شده، اصلاً پرداخت پول نقد نیست، بحث تهاتر مطالبات تامین اجتماعی است؛ در نتیجه تامین اجتماعی می‌تواند بخشی از مطالبات خود را تهاتر کند؛ با تهاتر بدهی‌های هپکو، زمینه حذف بدهی‌های هپکو به نظام بانکی و همچنین زمینه افزایش سرمایه در شرکت در آینده فراهم خواهد شد؛ این تهاتر می‌تواند موجب احیای مجدد هپکو شود و این احیا، قطعاً به نفع سازمان تامین اجتماعی نیز هست چراکه تامین اجتماعی، سهامدار عمده هپکو محسوب می‌شود.

اما فعالان کارگری و طرفداران سازمان، از اساس با صورت مساله مشکل دارند؛ چرا دولت باید سهام شرکت‌های مشکل‌دار را به سازمان می‌داد تا تسویه بدهی‌ها بر دوشِ سازمانِ تامین اجتماعی و بیمه‌شدگان آن بیفتد؟!

عضو کارگری هیات امنای سازمان تامین اجتماعی:

واگذاری شرکت‌هایی مثل هپکو و تهاتر بدهی‌ها، در تعارض با منافع سازمان است

اکبر شوکت (عضو کارگری هیات امنای سازمان تامین اجتماعی) در این رابطه به ایلنا می‌گوید: این بحثِ تهاتر بدهی‌ها، کاملاً مخالف منافع سازمان است؛ از یک طرف، آقای روحانی می‌آید به تامین اجتماعی می‌گوید شرکت داری نکنید و دنبال سهام غیراستراتژیک نروید؛ از طرف دیگر در واگذاری‌ها، اکثر شرکت‌هایی که به سازمان داده‌اند، غیراستراتژیک و مشکل‌دار است؛ نمی‌دانیم قسم حضرت عباس آقایان را باور کنیم یا دم خروس را؟!

وی با تاکید بر اشتباهات دولت در پرداخت بدهی خود به سازمان می‌گوید: اکثر شرکت‌هایی که به سازمان داده شده، غیراستراتژیک و متعلق به هلدینگ‌های غیرسوده و زیان‌ده هستند؛ دولت با این کار نقش مالکیتی به سازمان می‌دهد و اصولاً نحوه واگذاری سهام این شرکت‌ها با منافع سازمان در تضاد است؛ شرکتی که سودده نبوده به جای بدهی به سازمان داده‌اند و حالا می‌خواهند سازمان را وادار به تهاتر بدهی‌های آن بکنند! مگر تامین اجتماعی، قرار است بنگاه‌داری کند و شرکت‌های زیان‌ده را به سود برساند؟

شوکت ادامه می‌دهد: دولت اگر واقعاً قصد نجات هپکو را داشت، باید اول بدهی‌های آن را تسویه می‌کرد و سپس سهام آن را در قالب تعاونی‌های کارگری، به کارگران همان مجموعه می‌داد؛ واگذاری به تعاونی‌های کارگری، در قانون اساسی هم پیش‌بینی شده؛ یا اگر خیلی مایل به خصوصی‌سازی بودند و می‌خواستند بار هپکو را از دوش خودشان بردارند، باید به یک طرف خصوصیِ واجد صلاحیت و دارای سابقه مرتبط می‌داند؛ نه اینکه در قالب رد دیون به سازمانی مانند تامین اجتماعی واگذار کنند که خودش اینهمه مشکل و دغدغه دارد؛ متاسفانه، حرف و عمل دولت در قبال سازمان تامین اجتماعی یکی نیست؛ در حرف، یک چیز می‌گویند و در عمل، خلاف آن را اجرا می‌کنند.

به راستی «مقصر» کیست؟!

مشخص است که مشکل اساسی از دولت و عملکرد آن است؛ تصمیماتِ ناسنجیده دولت، منجر به «تعارض منافع» در بخش‌های مختلف می‌شود؛ کارگران هپکو و دلسوزان این غولِ تولید ماشین‌آلات صنعتی، به درستی به دنبال تهاتر بدهی‌ها و باز شدن قفل‌های تولید در این مجموعه هستند؛ مجموعه‌ای که به خاطر بی‌تدبیری‌های سالیان، امروز به نفس نفس افتاده؛ از آن سو، حامیان سازمان تامین اجتماعی و نمایندگان طبقه کارگر، با نحوه واگذاری سهام به سازمان و آنچه دولت اصطلاحاً رد دیون می‌داند، مشکل دارند؛ سازمان ماهانه بیش از ۳ هزار میلیارد تومان، تعهد ریالی قطعی دارد و لاجرم پول نقد می‌خواهد؛ حالا نه تنها دولت حاضر به پرداخت پول نقد نیست؛ بلکه سهام هلدینگ‌های سودده و سر پا را برای خود نگه می‌دارد و جای رد دیون به سازمان واگذار نمی‌کند.

تصمیم دولت برای واگذاری سهام هپکو به تامین اجتماعی نیز از آن تصمیماتی بوده که یک دوراهی بدجور به وجود آورده، چراکه با این تصمیم به تضاد منافع دو گروه که هر دو صاحب حق هستند، دامن زده است؛ آیا دولت واقعاً نمی‌تواند هپکو و صنایعی را که به خاطر اشتباهات خصوصی‌سازی، به سراشیب سقوط افتاده‌اند، به نهادهای زیرمجموعه خود مثل ایمیدرو یا ایدرو واگذار کند؛ آیا نمی‌تواند حمایت واقعی از تولید ملی را در دستور کار قرار دهد و این صنایع را زیر بال و پر خود نگه دارد و بدهی آن‌ها را بپردازد تا دوباره سر پا شوند؛ آیا واقعاً تامین اجتماعی باید به بهای سرپا شدن هپکو، از ۱۲۰۰ میلیارد تومانِ طلب قانونی ۱۸ هزار میلیارد تومانی خود که قرار بوده در سال جاری پرداخت شود، چشم‌پوشی کند؟!

اینجا به همان سوالی می‌رسیم که کارگران هپکو با تیتر درشت در پلاکاردها می‌نویسند و در اعتراضات به دست می‌گیرند: «واقعاً مقصر کیست؟!»
ایلنا

افزایش چندباره حقوق کارگران با سیستم کنونی عملی نیست/افزایش حقوق سالانه به نفع کارگر نیست

۶۸۱ بازديد

«حمیدرضا سیفی»، دبیرکل هیات مدیره کانون عالی انجمن‌های صنفی کارفرمایی ایران در گفت‌وگو با قدس آنلاین در پاسخ به این پرسش که آیا منع قانونی برای برگزاری جلسات تعیین حداقل دستمزد و افزایش یا کاهش دستمزد طی سال وجود دارد  و اینکه چرا با اینکه ما شاهد افزایش نرخ تورم و افزایش چندباره قیمت محصولات هستیم، دستمزد کارگران فقط یکبار طی سال جاری افزایش داشته است، گفت: خلأ قانونی وجود ندارد و شورای عالی کار می‌تواند ماهی یکبار جلسه بگذارد اما برای همین یکبار باید حداقل ۵۰ ساعت جلسه بگذاریم چرا که ساختارهای موجود ساختارهای سنتی هستند.

سیفی تاکید کرد: ۴۰ سال است که در کشور در حوزه سامانه برای تعیین حوق و دستمزد و فرمول بندی برای تعیین دستمزد مناطق کاری و رشته های مختلف نکردیم؛ وقتی به سازمان آمار مراجعه می‌کنید می‌بینید که اطلاعات دقیقی در رابطه با حوزه ها وجود ندارد و وقتی مبادی ورودی اطلاعات مان قوی نباشد و سامانه‌ای به آن وصل نباشد شما نمی‌توانید سریع پردازش کنید و تصمیم گیری کنید؛ نتیجه این کار می‌شود همین سالی یکبار که ما می‌خواهیم برای تعیین حقوق و دستمزد تشکیل جلسه بدهیم مجبور می‌شویم ۵۰ جلسه تشکیل بدهیم.

افزایش چندباره حقوق کارگران با سیستم کنونی شدنی نیست

دبیرکل هیأت مدیره کانون عالی انجمن‌های صنفی کارفرمایی ایران تصریح کرد: الان قراردهایی وزارت کار به چندین عامل که به هم مرتبط هستند بستگی دارند ؛ الان یک سازمان که با پرسنلش قرارداد یک ساله بسته و بر اساس آن وارد مناقصه‌ای شده و بر اساس هزینه و درآمد اهداف سازمانی خود را تعریف کرده است الان  وقتی حقوق و دستمزد را شما دچار تغییر می‌کنید خب  این سازمان باید دوباره کل قراردادهایش را تغییر دهد؛ یعنی سازمان باید دائماً دچار تغییر و تحول شود که عملاً شدنی نیست از طرفی وقتی قرار باشد این تغییرات به هر حال اتفاق بیفتد زمان شکل‌گیری این تغییرات و تصمیم‌گیری پیرامون آن طولانی خواهد بود چرا که بسترهای لازم اطلاعاتی و آی تی فراهم نیست؛ به عنوان مثال ما در شرایط کرونایی ۵۰ ساعت جلسه گذاشتیم که با احتساب اینکه ما نهایتاً ۲ یا ۳ ساعت می‌توانستیم گردهم جمع بشویم ببینید چند جلسه برده است تا این نشست ۵۰ ساعته اتفاق بیفتد تا ما به یک توافقی در زمینه حقوق و دستمزد سالیانه دست پیدا کنیم.

شورای عالی کار فقط یکی از بخش های فرآیند تعیین حقوق کارگران است

وی ادامه داد: فرض کنید ۳ ماه گذشت و قرار شد تغییر جدید رخ دهد خب الان شما می‌خواهیم حقوق و دستمزد را تعیین کنید و اگر قرار باشد بر همان منوال سنتی جلو بروید باید ۵۰ ساعت جلسه بگذارید حالا شما یک ماه طول کشیده تا تعیین تکلیف کنید و حالا باید مصوبه را ابلاغ کنید حالا آن سازمان با قراردادهایی که پیش از این بسته است چه باید بکند؟ خب مجبور است که قراردادها را تغییر بدهد پس برای منعطف بودن و بالا بردن سرعت تصمیم گیری نیاز به یک فرآیند داریم که شورای عالی کار فقط یکی از بخش های این فرآیند است؛ شما وقتی سامانه اطلاعات نداشته باشید، مبادی درست اطلاعات نداشته باشید فرمول‌بندی درستی نداشته باشید که وقتی داده‌ها را وارد کردید به سرعت به یک فرمول مناسب دست پیدا کنید از این طرف هم نمی‌توانید به یک عدد و رقم درستی دست یابید که همه طرف‌ها بر روی آن توافق داشته باشند.

در این رابطه بخوانید: منع قانونی برای افزایش چندباره دستمزد کارگران وجود ندارد/دولتی‌ها از برگزاری جلسات بررسی دستمزد طفره می‌روند

سیفی افزود: ما نیامدیم روی فرمول ها و فرآیندها با هم توافق کنیم که همه خروجی این فرمول را قبول کنند؛ حالا به یک عددی هم می‌رسیم اما شرایط قانون کار ما اجازه عمل نمی‌دهد طرف قرارداد سال بسته است حالا باید قرارداد را لغو و قرارداد جدید ببند حالا قرارداد جدید بست آیا می‌تواند نرخ پیمانش را با آن سازمانی که قرارداد بسته است مطابقت دهد؟ یعنی شما اگر کل فرآیند را درست نبینید که شرکت در جلسه مفهمومی پیدا نمی‌کند؛ قانون می‌گوید در ماه می‌توانیم یک جلسه تشکیل بدهیم اصلا اگر نیاز باشد می‌توانیم ۱۰ جلسه تشکیل بدهیم ولی خروجی جلسه چه خواهد شد؛ هم در مبادی تصمیم‌گیری دچار مشکل هستیم و هم در خروجی تصمیم‌گیری برای اجرا دچار مشکل هستیم.

حوزه کارگری تصور می‌کند در صورت تغییر قانون کار قدرتش را از دست خواهد داد

وی با اشاره به اینکه کارگران با تغییر قانون کار مخالفت میکنند در رابططه با دلایل این مخالفت تصریح کرد: ما نمی‌توانیم قانون کارمان را به روز نکنیم برای اینکه حوزه کارگری تصور می‌کند در صورت تغییر قانون کار آنها قدرت هایشان را از دست خواهند داد؛ در بسیاری از کشورها تلاش کردند تا قانون کار را تغییر بدهند و اصلاح کنند اما یکی از مراکزی که با تغییر موافق نیست و با آن مخالفت می‌کند حوزه کارگری است؛ چرا که برای آن ها تحلیل نشده است که وقتی سرعت تصمیم گیری و فرآیند اصلاح شود نهایتا این کارگر است که منتفع خواهد شد و چون این تحلیل وجود ندارد آنها احساس  می‌کنند وقتی قانون تعییر کند منافع انها به خطر می افتد.

افزایش حقوق سالانه به نفع کارگر نیست

نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار افزود: خب وقتی قانون کار تغییر نمی‌کند فرآیندها اصلاح نمی‌شود در این بین شواری عالی کار نخواهد توانست شق‌القمر کند. چون باید برای این شورای یک ورودی و یک خروجی درست تعریف شود تا اولا ورودی‌هایش بر اساس داده‌های درستی باشد و خروجی‌هایش که هر تصمیم گرفت برود و درست اجرا شود. ما الان در حوزه کار به کارگر می‌گوییم اینکه شما افزایش حقوق سالیانه داشته باشید که به نفع شما نیست چرا که به عنوان مثال حوق کارگر با افزایش ۳۰ درصد مواجه می شود اما از آن سو افزایش ۴۰ درصدی تورم را شاهد هستیم؛ بعد این ۳۰ درصد باعث می‌شود که بنگاه‌های ما که قبلا مثلا ۱۰۰ هزار مورد بوده با تعطیلی ۲۰ هزار بنگاه به ۸۰ هزار بنگاه برسد یعنی این در نهایت به ضرر کارگر است چرا که کارگر زمانی منفعت می‌برد که تعداد بنگاه‌های اقتصادی بالا برود نه اینکه کم بشود هرچه تقاضا بالاتر برود قیمت عرضه بالاتر می‌رود وقتی تعداد بنگاه‌های ما کم می‌شود این خدمت به کارگر نیست چون عرضه زیاد است و تقاضا کم است؛ نتیجه می‌شود این که امسال به صورت سنتی ۳۰ درصد گذاشتیم روی حقوق و با تورمی که ایجاد شد آیا چیزی عاید کارگران شد؟